آرشیو سه‌شنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۷، شماره ۳۱۲۵
روزنامه فردا
۱۶
میدون و سوفیا

کاوه به سعی سایه

پوریا عالمی

سوفیا زنگ زد و گفت کاوه مدنی یک شعر از هوشنگ ابتهاج (سایه) توی توییتر گذاشته؛ معنی اش کن.

روزگارا قصد ایمانم مکن

زآنچه می گویم پشیمانم مکن

این بیت یعنی زندگی همین طوری اش واقعا خیلی سخت است و دهان مسواکی بدی دارد. لطفا دیگر بدترش نکن. حالا ما گفتیم طبیعت دارد از بین می رود... شما کار غیرطبیعی نکن. ما گفتیم مردم آشغال نریزند که طبیعت از بین نرود. اصلا هر کی دوست دارد با طبیعت هر کاری بکند... اصلا من برای چی فکر کردم مسئول زمین من هستم؟ خدایا خودت می دانی و اینها.

گم مکن از راه پیشاهنگ را

دور دار از نام مردان ننگ را

خدایا آدم وقتی به عنوان لیدر چند نفر را می برد طبیعت و پیشاهنگی می کند خیلی ضایع است که مسیر را گم کند. این طوری هم ملت را آواره بیابان کرده، هم اسم خودش را سرچ کند # ننگ (هشتگ ننگ) خواهد دید. به همین منظور خدایا خودت کمک کن که آدم نه راه را گم کند، نه به دلیل حرف مردم یا فشار راهش را کج کند.

گر دروغی بر من آرد کاستی

کج مکن راه مرا از راستی

خدایا... آن که روی فلسفه انسان در طبیعت کار می کرد مسئله پیدا کرد. من روی خود طبیعت کار می کردم مسئله پیدا کردم. نتیجه می گیریم مسئله نه فلسفه است، نه طبیعت، مشکل جای دیگری است.

پای اگر فرسودم و جان کاستم

آنچنان رفتم که خود می خواستم

خدایا می بینی؟ آدم از دست سیاست مدارها به طبیعت و از دست سیاست به ادبیات پناه می برد.