آرشیو سه‌شنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۷، شماره ۵۰۸۴
صفحه آخر
۲۰
راپورت های میرزا ادریس

باران که در لطافت طبعش خلاف نیست

دیشب تا صبح باران بارید. فوق النهایه مسرور و مشعوفیم. به شکرانه این نعمت الهی علی الطلوع خشایار را بیدار نفرمودیم و رخصت دادیم بخوابد. بیدار گشته خودمان در حیاط عمارت قدری چرخیدیم و در هیاهوی گنجشکان و عطر شاخه های خیس و تازه شده تنفس نمودیم، بسیار چسبید. من بعد ذالک سرما به جانمان نشست به اندرونی مراجعت فرمودیم. هنوز قبا از تن به در نیاورده بودیم دق الباب کردند، پستچی بود، کاغذ اخبار آورده بود. تا برسیم از زیر در عمارت انداخته بود و رفته بود.

بر تخت زیر درخت سیب در عمارت جلوس کرده به خواندن کاغذ اخبار مشغول گشتیم. در بسیاری از نقاط بحمدا... بارش داشته ایم... اما چه رفته است بر این مملکت که با این نعمت الهی برخورد درست نداریم. چه دریغ ها خوردیم بر این خاکی که نیش کویر و بیابان است و قدر آب نمی دانیم. کجای این کره خاکی یک کیلو گرم هندوانه را تا به ثمر بنشیند 250 لیتر آب می دهند و بعد کیلویی 3000 تومن می فروشند! یک و نیم لیتر آب معدنی و یک و نیم لیتر بنزین هم قیمتند! بنزین ارزان است یا آب گران؟ از دیروز تا امروز در همین طهران باران آمد. رجال امور آب اگر تدبیر مدقانه می کردند یک قطره اش به هدر نمی رفت. باران باریدن که برای این نیست هی فوتو و فیلم بگیری و ول کنی توی اینستاگرام کوفتی و موزیکانچی ها هی آهنگ بارون دار بخوانند و ما هی به به و چه چه کنیم. این متاع سرمایه ممالک محروسه است و بای نحو کان باید به احسن وجه مورد استفاده قرار گیرد. علاوه بر آن همین باران دیشب چه ترافیک ها که ایجاد نکرده و چه قیمت های دربست که سر به فلک نکشید... باران که در لطافت طبعش خلاف نیست. می بارد تا زنده کند و نشاط ببخشد. این نامردمی ها که بعض رعیت دارند از کجا آب می خورد ا... اعلم... فی النهایه این که با اندیشیدن به این موارد بسیار اعصابمان مگسی گشت. اصلا برویم چهارتا لنگ و لگد بزنیم آن خشایار دیلاق را بیدار کنیم. غلط می کند توله آهو تا لنگه ظهر می خوابد و ما باید خودمان امورات بگذرانیم.