آرشیو سه‌شنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۹۷، شماره ۴۳۱۲
صفحه اول
۱
سرمقاله

ریال به جای دلار؟

دکتر فرخ قبادی

مداخله دولت در بازار ارز و اعلام نرخ 4200 تومانی دلار برای همه متقاضیان و غیرقانونی شدن خرید و فروش آن به قیمت های بالاتر، واکنش ها و انتقاداتی را به همراه داشته است. سوای واکنش هایی که در مورد اصل این سیاست صورت گرفته و در رسانه ها منعکس شده، برخی از انتقادات به جزئیاتی مربوط می شوند که هنوز بلاتکلیف مانده اند و قاعدتا سیاست گذاران به تدریج و در هفته های پیش رو در باره آنها تصمیم گیری خواهند کرد.

با توجه به پیچیدگی و تنوع معاملات صادراتی و وارداتی، لازم است بخشنامه ها و دستورالعمل هایی که در مورد این جزئیات صادر می شوند، با مشارکت بخش خصوصی واقعی و کسانی که از نزدیک دستی بر آتش دارند، تدوین شود. به اختصار به یکی از این موارد اشاره می کنیم. در استان های شمالی و شرقی کشور، واردکنندگان افغان (و برخی از واردکنندگان ترکمنستانی و گاه حتی پاکستانی) به ایران می آیند و با پرداخت ریال، کالاهای مورد نظر خود را می خرند و از فروشندگان ایرانی می خواهند که کالاهای خریداری شده را به کشور مورد نظرشان بفرستند. در تعداد قابل توجهی از استان های دیگر، همین نوع معاملات با واردکنندگان عراق و بعضا جمهوری آذربایجان صورت می گیرد. در برخی موارد نیز صادرکنندگان ایرانی خودشان کالای خود را به این کشورها صادر می کنند، اما خریدار وجه معامله را شخصا یا از طریق نماینده خود در کشور ما به ریال می پردازد. در این معاملات یورو یا دلاری رد و بدل نمی شود.

با توجه به سیاست جدید ارزی دولت، صادرکنندگان ایرانی باید معادل صادراتی که انجام داده اند، دلار به ایران بیاورند تا از خود «رفع تعهد» کنند. از آنجا که در این گونه معاملات، صادرکننده ایرانی دلاری دریافت نکرده و ضمنا قانونا نمی تواند دلار مورد نیازش را (به هر قیمتی) از بازار خریداری کند، با مشکل لاینحلی روبه رو می شود. در عین حال، اصرار فروشندگان و صادرکنندگان ایرانی به خریداران افغان یا عراقی که باید در ازای خرید کالاهای مورد نظر خود حتما دلار یا یورو بپردازند، موجب نارضایتی خریداران می شود و دست کم بخشی از این معاملات انجام نخواهد گرفت.

خوشبختانه روز یکشنبه دوم اردیبهشت معاون اول رئیس جمهور اعلام کرد که «صادرکنندگانی که... از طریق کشور های عراق و افغانستان و با پول ملی اقدام به صادرات و واردات می کنند از شمول این مصوبه (تحویل ارز حاصل از صادرات و رفع تعهد) مستثنی شدند.» ظاهرا این تصمیم در پی اعتراضات صادرکنندگان به کشورهای همسایه اتخاذ شده، هرچند که باید صادرات به ترکمنستان نیز مشمول این استثنا می شد. البته هنوز همه جزئیات این تصمیم مشخص نیست و راهکاری هم برای پرداخت هزینه های دلاری که باید به کامیون های حامل بار به این کشورها پرداخت شود، ارائه نشده است. قاعدتا این جزئیات در روزهای آینده روشن خواهند شد.

در این رابطه توجه به یک نکته مهم ضروری است. در افغانستان و عراق، ریال یکی از «وجوه رایج» مورد قبول مردم است. کسانی که به این کشورها سفر کرده اند می دانند که شما می توانید هزینه های خود در این کشورها را با ریال پرداخت کنید (نه تنها هزینه های خورد و خوراک یا اقامت، بلکه هزینه های خرید کالا و حمل آن به ایران یا کشورهای دیگر نیز می تواند با ریال پرداخت شود). قاعدتا این وضعیت باید موجب خشنودی ما باشد. اینکه ریال ما در کشورهای مذکور مقبول است و در معاملات به کار می رود، به این معنا است که در هر لحظه از زمان، مقادیر قابل توجهی ریال در این کشورها موجود است و دست به دست می شود. اما این ریال ها از کجا به دست آنها رسیده است؟ واقعیت این است که هر مقدار ریالی که در عراق یا افغانستان وجود دارد، از طریق فروش کالاها و خدمات عراقی یا افغانستانی به ایرانیان نصیب آنها شده است. به بیان دیگر ما کالاهای آنها را گرفته ایم و به آنها ریال کاغذی داده ایم. چه معامله ای می تواند منفعت زاتر از این باشد؟

شاید این قیاس مع الفارق باشد، اما این همان موهبتی است که در سطح جهانی نصیب آمریکا شده است. همان طور که می دانیم تبدیل دلار آمریکا به «پول جهانی» که در پی کنفرانس «برتون وودز» تحقق یافت (و پس از فروپاشی این نظام ارزی نیز کم و بیش پابرجا ماند)، امتیاز بسیار بزرگی برای این کشور به شمار می آید. همه دلارهایی که در جهان دست به دست می شوند، نشان دهنده کالاها و خدماتی هستند که این کشور از کشورهای دیگر خریداری کرده و به جای آن پول کشور خودش (یعنی دلار) را داده است. اگر، چنانکه برخی مسوولان کشور گفته اند، 20 میلیارد دلار فقط در صندوقچه های خانوارهای مرفه ایرانی جا خوش کرده، می توان حدس زد که در سطح جهان چه مقدار دلار پس انداز شده یا دست به دست می شود. همه این دلارها در ازای فروش کالاها یا خدمات کشورهای دیگر به آمریکایی ها، به دست آمده است.

حال اگر قضا و قدر موجب شده که چند کشور همسایه پول رایج ما را مقبول بدانند و حاضر باشند در قبال فروش محصولاتشان از ما ریال دریافت کنند، نه تنها باید از آن استقبال کنیم، بلکه باید تلاش کنیم تا حجم این قبیل معاملات تا حد ممکن افزایش یابد. درست است که بخشی از این ریال ها برای خرید کالاها و خدمات به کشور ما باز می گردد و «تاوان» آن داده می شود؛ اما در هر زمان مقادیر قابل توجهی ریال در آن کشورها موجود است که از فروش کالاها و خدماتشان به ما، به دست آنها رسیده است. در حقیقت، هرچه تعداد کشورهایی که در معاملات خود از ریال استفاده می کنند بیشتر باشد و هرچه مبلغ ریال هایی که در این کشورها دست به دست می شوند، بزرگ تر باشد، منفعت ما بیشتر است. آمریکا این امتیاز را در سراسر جهان نصیب خود کرده و منفعت آن را می برد. اگر ما هم توانسته ایم در چند کشور همسایه از این موهبت برخوردار شویم، باید قدر آن را بدانیم و بکوشیم تا این بازی پر منفعت تا حد ممکن گسترده تر شود.