در سال های اخیر برخی روشنفکران و اندیشمندان ایرانی کوشیده اند این نکته را به اثبات برسانند که فرهنگ زیربنای رفتارها و مناسبات اجتماعی است و تنها راه اصلاح این مناسبات نیز اصلاح فرهنگ است. آنها بر تاثیرات فرهنگ بر اقتصاد و سیاست و حوزه های دیگر تاکید کرده اند. البته این توجه به فرهنگ مختص جامعه ما نیست و نوعی «مد» جهانی و شاید اقرار به زیاده روی هایی است که قبلا در توجه به حوزه های دیگر شده است. توجه به فرهنگ هرچند در جای خود درست و بجا است، گاه موجب نوعی غفلت نیز می شود. تاکید زیاد بر فرهنگ و لزوم اصلاح آن با رویکردی دیگر همراه است که ادعا می کند ایرانیان یا حداقل بسیاری از آنان مشکلات فرهنگی