آرشیو دو‌شنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۷، شماره ۴۳۱۷
صفحه اول
۱
سرمقاله

اسارت در گذشته

دکتر رضا بوستانی

همه تلاش ها برای این بود تا از وقوع چنین وضعیت نابسامانی در اقتصاد جلوگیری شود. اما اختلافات بی اهمیت نگذاشت تا مرکب نااهل اقتصاد رام شود و در خدمت رفاه هموطنانمان درآید. این سمند سرکش همان طور که سوارکاران گذشته را مغلوب ساخته بود، توانست سوار جدید را نیز به زحمت اندازد. در پنج سال گذشته کلیه کارشناسان و صاحب نظران اقتصادی مکررا بر ضرورت انجام اصلاحات تاکید کردند.

به طور مشخص، آنها کلیه ارکان کشور را از بی ثباتی ذاتی سیاست های اقتصادی که به طور سنتی اجرا می شوند برحذر داشتند. تاکید بر اجرای سریع یکسان سازی نرخ ارز، تعمیق بازار ارز از طریق کاهش مداخله، معرفی ابزارهای مالی جدید و حمایت از نیروهای بازار برای تعدیل ناترازی های انباشت شده از عمده راهکارهایی بود که می توانست ضمن ایجاد کارآیی در تخصیص منابع ارزی، شرایط اقتصاد را در مواجهه با تکانه ها نیز تقویت کند. اما عده ای نرخ ارز را نه به عنوان ابزاری برای دستیابی به اهداف عالی تر، بلکه آن را به عنوان یک ارزش پاس داشتند تا پشته ناترازی ها در این بازار انباشته تر شود. از این رو، فرصت های طلایی برای انجام اصلاحات ارزی با مصلحت اندیشی ها یا فشارهای بیرونی یک به یک از دست رفت و امروز به جایی رسیده ایم که با تلنگری به بازار ارز پریشانی بر فضای جامعه مسلط می شود.

محرک بازار ارز مانند دیگر بازارهای دارایی، بازده انتظاری است و اگر خریداران ارز انتظار داشته باشند نرخ در آینده افزایش یابد، عرضه بیشتر ارز حتی در نرخ های پایین نمی تواند بر رفتار آنها تاثیری داشته باشد. همان طور که اعمال تحریم های ظالمانه در سال 1391 باعث شد نرخ ارز در کمتر از یک سال دو برابر شود. آن هم در دوره ای که به واسطه قیمت بالای نفت، منابع ارزی سرشاری وجود داشت. در آن زمان انتظارات فعالان اقتصادی نسبت به آینده عرضه ارز به اندازه ای با نااطمینانی همراه بود که مداخلات گسترده در بازار ارز نیز نتوانست از افزایش نرخ جلوگیری کند. اکنون نیز اگر فعالان اقتصادی نرخ های بازده بالا را در بازار ارز انتظار دارند، سیاست گذار نمی تواند آن را تغییر دهد. در شرایط فعلی تنها گذر زمان است که درستی یا نادرستی انتظارات را مشخص می کند.

متاسفانه نیاز به اصلاحات ساختاری تنها به بازار ارز محدود نمی شود. شبکه بانکی، صندوق های بازنشستگی، قیمت حامل های انرژی، آب و... بخش هایی هستند که مدت ها است در فهرست انتظار برای اصلاحات قرار گرفته اند. تجربه این روز های ارز می تواند در هر یک از این بخش ها اتفاق افتد و در آن هنگام از هیچ مقام و دستگاهی کاری ساخته نیست. باید دیوارهای بلند زندانی که توسط سیاست های گذشته ایجاد شده و اقتصاد را به اسارت گرفته است، تخریب شود. بی عملی، تنها فرار از این زندان را دشوارتر می سازد.