آرشیو دوشنبه ۷ خرداد ۱۳۹۷، شماره ۳۱۵۹
ادبیات
۹

تازه های نشر مانیاهنر

زیبایی شناسی ناپدید شدن

پارسا شهری

«زمانی که به دیدن موزه قربانیان آشویتس رفتم، جلوی قفسه ها ایستادم. آن چه دیدم تصاویری بود از هنر مدرن و آن را بسیار ترسناک یافتم. با نگاه به نمایشگاه چمدان ها، اعضای مصنوعی بدن و اسباب بازی کودکان احساس ترس نکردم، از پای نیفتادم. پیاده روی دور اردوگاه خسته ام کرده بود، اما دیدن قفسه ها نه. در موزه آشویتس، حس کردم در موزه هنرهای معاصر ایستاده ام. در راه بازگشت با قطار، به خود می گفتم که آن ها (نازی ها) برنده شده اند! آن ها نبرد را برده بودند، چراکه فرم های ادراکی را خلق کردند که با ویرانی ای که پدید آورده بود همخوانی داشت.» این خاطره ژاکلین لیشتن اشتین، استاد فلسفه دانشگاه سوربون، دستمایه یکی از مهم ترین سخنرانی های فیلسوف فرانسوی است با عنوان «هنر و ترس». پل ویریلیو، نظریه پرداز سیاسی و فرهنگی فرانسوی، بحث خود را از نقطه ای آغاز می کند که این خاطره تمام می شود: دهشت نازی جنگ را باخت، اما آیا دست آخر در دوران صلح به پیروزی رسید؟ صلحی که به تعبیر ویریلیو براساس تعادل دهشت بنا شده است؛ تعادلی نه تنها میان شرق و غرب بلکه هم چنین میان فرم ها و فیگورهای یک زیبایی شناسی ناپدیدی که تمام پایان قرن را توصیف و مشخص می کند. چنان که در مقدمه مترجم انگلیسی کتاب «هنر و ترس» آمده است، ویریلیو با رویکرد واقع گرایی سفت وسخت همیشگی اش به مفهوم «هنر معاصر» می پردازد. او معتقد است «هیچ آدم بدبینی وجود ندارد؛ فقط واقع گراها وجود دارند و دروغ گوها.» او به تهی کردن سوژه هنر و تقلیل دادنش تا مرحله بازنمایی موهوم، اشاره می کند و با خشونت بار نامیدن این فرایند، بر ترسی انگشت می گذارد که از آن برمی آید. ویریلیو نقاشی های آبستره و تصاویر تکه تکه شده فیگور انسانی به طور عینی و مجازی را مثال می آورد و آن را قیاس می کند با جنازه های واقعی دکتر فون هاگنز، کالبدشناس معروف آلمانی، تا از این رهگذر به «تبارشناسی دوگانه هنر و علم» بپردازد که نسبت نزدیک با «دهشت معمول» در صد سال گذشته داشته اند. او به شکل چشمگیری در تمام متونش درباره هنر معاصر، از شیوه های «قسی» که هنرمندان قرن بیست ویک برخلاف روشنفکران قرن بیست در آثارشان به کار گرفته اند، ابراز انزجار می کند؛ «شیوه هایی که سبب می شود هنرمندان قرن بیست ویک نه بتوانند دهشت تمام وکمال خشونت انسانی را درک کنند و نه قادر باشند در برابرش سکوت کنند.» چنان که در مقدمه کتاب به قلم جان آرمیتج آمده است، ویریلیو در دو مقاله «هنر و ترس» و «سکوت در دادگاه» تاملات آغازین خود را در باب زیبایی شناسی ناپدیدی بسط می دهد. و به ارزیابی مجدد تئوری های هنر مدرن در قرن بیستم و بقا، گفتار و حق ساکت ماندن در عصری که به شکلی فزاینده با طنین هنر مدرن شکل گرفته علاقه مند است. «با این وجود، تردید ویریلیو را درباره تئوری های قرن بیستم در باب هنر مدرن، ازمیان رفتن سکوت و هنر معاصری که از چنین فرضیات و تجربه هایی نشات می گیرد نمی توان مخالفتی پساساختارگرایانه در برابر انسان گرایی بدن واقعی دانست.» کتاب «هنر و ترس» شامل دو مقاله «هنری قسی» و «سکوت در دادگاه» است که هر دو از سخنرانی های ویریلیو درباره نسبت هنر معاصر و ترس برآمده است.

«احمد فیلسوف» عنوان سی وچهار نمایشنامه کوتاه است از آلن بدیو، فیلسوف فرانسوی معاصر که در زمینه فلسفه تئاتر تالیفاتی داشته و این بار خود دست به کار خلق نمایشنامه شده است. «احمد وارد صحنه می شود و چوبش را با حالتی تهدیدآمیز رو به تماشاچیان می گیرد. احمد: به چی دارین نگاه می کنین؟ هیچی این جا نیست. من، احمد مطلقا هیچم، یه هیچ فرداعلا. و باور کنین که نگاه کردن به هیچ، دقیقا مث نگاه نکردنه. ببینین خودتون که چه هیچی ام من!» نمایشنامه این طور آغاز می شود، اما خود بدیو در مقدمه اش از روند خلق شخصیت احمد می نویسد، اینکه شخصیت احمد در تابستان سال 1984 در ذهن او متولد شده است، جوانی مهاجر با اصالت الجزایری و ساکن فرانسه. آلن بدیو که از رفتار نژادپرستانه «به اصطلاح فرانسوی ها» در قبال کارگران خارجی و خانواده هاشان به شدت خشمگین بود به ذهنش می رسد تا شخصیت ها و اتفاقات نمایشنامه معروف مولیر؛ «نیرنگ های اسکاپن» را در میزانسن حومه یک شهر بزرگ مدرن قرار دهد و از ژانر کمدی در تئاتر بهره بگیرد که سنت آن همین تقابل دنیای ثروتمندان و صاحبان قدرت با فقیران و مظلومان بوده است. «افرادی به کارگران خارجی و خانواده هایشان به روش هایی بی رحمانه و احمقانه و به معنای واقعی کلمه، نژادپرستانه حمله می کردند. آ نها چندین کودک را تنها به این بهانه که سروصدا می کردند، با تک تیراندازهایی از پشت پنجره خانه هایشان مورد هدف قرار دادند! واضح است که نزد این شکارچیان کودک، زندگی یک عرب ارزش چندانی نداشت. من از موضع گیری دولت و تقریبا تمام گروه های سیاسی بی نهایت عصبانی بودم. نه! لوپن خبیث اصلا در این زمینه تنها نبود.» ازاین رو بدیو که باور دارد «گاهی اوقات، خنده بهترین راه نشان دادن اعتراض است»، این کمدی معاصر را در هجو صاحبان قدرت می نویسد. در این نمایشنامه ها هم چنین نوعی طنز گزنده نسبت به بسیاری از روشنفکرانی وجود دارد که به زعم بدیو، با گزافه گویی، از نظم موجود دفاع می کنند. بدیو با اشاره به ترجمه انگلیسی موفق این اثر توسط جو لیتواک، می نویسد که در زمان خواندن نسخه انگلیسی این نمایشنامه، بسیار بلندتر از زمان خواندن نسخه اصلی آن به قهقهه افتاده است. «امیدوارم مخاطبان این کتاب نیز با خواندن این نمایشنامه ها همین طور به قهقهه بیفتند.» نمایشنامه «احمد فیلسوف» شامل سی وچهار اپیزود است با عناوینی از این دست: هیچ، رخداد، زبان، مکان، سیاست، شانس، شعر، امر چندگانه، زمان، حقیقت، ملت، مرگ، بی نهایت، سوژه، جامعه، فلسفه، این همانی و دیگری، وحشت، غایت مندی، ابزورد، تناقض، تکرار، طبیعت، اصل و ایده. مترجم این نمایشنامه که پیش تر کتاب «در باب بکت» را از آلن بدیو ترجمه و منتشر کرده است، در مقدمه کوتاهش می نویسد فکر ترجمه این نمایشنامه ها درست زمانی به ذهنش خطور کرد که در «بحبوحه بمباران کلمات بدیو، بکت و آن همه مفهومی» بود که در حین ترجمه آن کار بر سرش می ریخت، او به چند مورد درباره ترجمه و نحوه انتخاب زبان و اصطلاحات اشاره می کند و به قول خودش «مخاطب را با بدیو، احمد و دیگر شخصیت های شگرف نمایشنامه» تنها می گذارد.