آرشیو پنجشنبه ۱۰ خرداد ۱۳۹۷، شماره ۳۱۶۲
صفحه اول
۱
سرمقاله

دیپلماسی یا درگیری؟

دکتر فریدون مجلسی ( تحلیلگر روابط بین الملل)

ایران روزهای حساسی را سپری می کند؛ گویی برخی از بیگانگان بیشتر از خودمان به این وضع خطیر می اندیشند. آمریکای ترامپ پس از یک سال زمینه چینی و تهدید، همراه با تبلیغاتی عربی-اسرائیلی، حمله اصلی را از سمت برجام آغاز کرده است. ترامپ و افراطیون همدست او از ابتدا فهمیده بودند که برجام می تواند کمک بزرگی به رفع موانع برخاستن و قدم گذاشتن ایران در راه توسعه اقتصادی باشد، به همین دلیل کوشیدند تیشه به ریشه آن بزنند. ترامپ گفت برجام به زیان آمریکا و غرب است و ایرانی ها سر ما کلاه گذاشته اند؛ همان کسی که در کمپین انتخاباتی خود، عربستان را به دلیل حمایت از تروریست های القاعده و داعش سرزنش می کرد، پس از بستن «قرارداد قرن» به ارزش افزون بر 400 میلیارد دلار برای فروش تسلیحات به سعودی ها، ناگهان و هم زمان با اعلام خروج کشورش از تعهدات برجام، ایران را مسئول کمک به تروریست های ضدشیعی طالبانی و القاعده اعلام کرد! جالب است احمدی نژادی ها که با شعارها، ادعاها و تهدیدهای بی پشتوانه خود، بهانه به دست دنیا دادند و ایران را «تهدیدی برای صلح و امنیت جهان» معرفی کرده و در شش نوبت موجبات محکومیت ایران را در شورای امنیت با همراهی روسیه و چین فراهم کردند و آن تحریم های زمین گیرکننده را به ارمغان آوردند، با برجام که برچیننده تحریم ها بود نیز از آغاز مذاکرات تا بعد از امضا و لغو قطع نامه های گذشته با قطع نامه پشتوانه برجام، به ناسازگاری و مقابله برخاستند. احمدی نژاد با شعارهای بی مورد درباره دروغ نامیدن هولوکاست، هم زمان از مدیریت جهان سخن گفت. او بهانه ارزشمندی به اسرائیل داد تا با مظلوم نمایی هرچه بیشتر، از آن تهدید بهره برداری کرده و «حق مسلم بهره مندی از انرژی هسته ای» را بهانه تهدید هسته ای علیه خود قلمداد کند. متاسفانه همان جریان، پس از امضای برجام و با وجود اعلام مکرر دولت ایران دربار ه اینکه ایران در حمله به هیچ کشوری پیش دستی نخواهد کرد، شعارهایی داد و سفارت سوزی ها و رفتارهایی را دنبال کرد که گویی اگر سلاح هسته ای هم منتفی شده باشد، ایران با ابزارهای دیگری می تواند دنیا را تهدید کند. ترامپ به همین بهانه و دستاویز، تعهدات کشورش را یک جانبه لغو کرده است. نکته جالب ماجرا اینجاست که اکنون کسانی که از آغاز سد راه و سپس مانع اجرای برجام بودند، به دولت ایراد می گیرند که «نگفتیم!؟» و به هزارویک دلیل بدعهدی آمریکا را در خروج نامعقول از برجام محکوم می کنند. اکنون که وضعیت سوریه سامانی گرفته است، روسیه و آمریکا دیگر نیازی به باقی ماندن ایران در سوریه نمی بینند، درحالی که ایران در هزینه های جانی و مالی جنگ علیه تروریست های داعشی بیش از دیگران نقش آفرین بوده است. به هرحال اگر مقصود، بازگشت ثبات و آرامش و صلح به سوریه بوده است، چه باک! اما ایران نیز مانند همسایگان دیگر سوریه، در آن کشور منافعی اقتصادی و ترانزیتی دارد و نباید حضور در سوریه، ابزاری برای تهدید امنیت ایران بشود. اکنون که دوره جنگ سپری شده، لازم است ایران هم سهم درخوری در مذاکرات و تضمین های دوران صلح داشته باشد. در یمن نیز که بهانه دیگری بود، ایران آمادگی خود را برای مذاکر ه با اروپا اعلام کرد؛ اما بهانه جویی و خطر قربانی کردن ایران با تحمیل تحریم های تازه ترامپی رفع نشده است. در ماه های اخیر، پس از اقدام نسنجیده آمریکا در انتقال سفارت خود به قدس، دو بار اجلاس سران کشورهای اسلامی در استانبول تشکیل شد و هماهنگی هایی برای درپیش گرفتن سیاست مشترک و پشتیبانی از مواضعی که اعراب برای حل مسئله خود در فلسطین اتخاذ خواهند کرد، به عمل آمد. مشارکت ایران با دیگر کشورهای عربی و اسلامی در هرگونه اقدام دسته جمعی از سنگینی و هزینه های به دوش کشیدن انفرادی بار این مسئله عربی خواهد کاست و بهانه جویی علیه ایران را که متاسفانه بیشتر از سوی کشورهای عربی به آن دامن زده می شود، خنثی خواهد کرد. اکنون زمان سنجش دستاوردهایی است که با وجود کاستی های تحمیلی از سوی افراطیون خارج و داخل از زمان امضای برجام، نصیب ایران شده است؛ اکنون زمان دفع شر و مصون نگاه داشتن منطقه از خطر برخورد ویرانگر و جلوگیری از بازگشت تحریم زیان بار است. از شعارهای تحریک کننده کاری ساخته نیست و سودی به دست نمی آید. با نشان دادن مقاصد صلح آمیز و ترجیح دادن راه حل مسالمت آمیز دیپلماتیک است که می توان فضای امنی برای سرمایه گذاری داخلی و خارجی ایجاد کرد و در شرایطی که زیرساخت های صنعتی و مواصلاتی و نیروی انسانی در کشور فراهم است، اجازه داد که در شرایط برد-برد، قدرت واقعی در سایه توسعه اقتصادی و تولید و اشتغال نصیب کشور شود.