آرشیو سه‌شنبه ۵ تیر ۱۳۹۷، شماره ۵۱۳۷
زندگی
۱۱
یادداشت

محیط بانان را چه شد؟

مهدی آیینی ( روزنامه نگار)

محیط بانی نان ندارد، نام ندارد؛ محیط بانی شغل عاشقی است. اگر پای درد دل محیط بانانی که سن و سالی از آنها گذشته بنشینید محال است در توصیف شغل شان از این جنس جملات بکار نبرند. اما خبرهایی که از برخی پاسگاه های محیط بانی به گوش می رسد حکایت دیگری نقل می کند، واقعیتی که تلخ است و هشدار می دهد این روزها عاشقی برای برخی محیط بانان دیگر اهمیتی ندارد، محیط بانانی که سختی کار و حقوق پایین شان را بهانه می کنند تا دست در دست خون آلود شکارچیان غیر مجاز بگذارند و با آنها به یادگار روی لاشه خونی حیوانات عکس بگیرند، محیط بانانی که چشم می بندند به روی قاچاقچیان آب و خاک و به قول معروف زیر سبیلی رد می کنند، تخلف سودجویانی را که سلامت آب و خاک کشور را نشانه رفته اند.

جیره غذایی اندک، نبود تجهیزات، شیفت های طولانی، استراحت اندک و وعده هایی که هیچ وقت اجرایی نمی شود؛ نمی توان شرایط نامناسب محیط بانان را ندید، اما این که این سختی ها دلیلی باشد برای همراهی برخی محیط بانان با شکارچیان و تخریب کنندگان محیط زیست کشور قابل توجیه نیست.با این حال اما هنوز پشت محیط زیست کشور گرم است به محیط بانانی که برای آب، خاک و تنوع زیستی این کشور از جان مایه می گذارند. گواهش 120 محیط بانی که شهید شدند یا آنها که حین ماموریت آسیب دیدند و جانباز لقب گرفتند.

محیط بانانی مثل موسوی که در این صفحه با دنیای زیبایش آشنا شدید یا شجاع مومنی که در اعتراض به صدور پروانه شکار، نامه ای سرگشاده نوشت و مدتی پیش در گفت وگو با ما از بی تفاوت شدن برخی از همکارانش گله کرد و گفت کم نیستند محیط بانانی که از پاسگاه محیط بانی خارج نمی شوند، اما از حال خوب حیات وحش منطقه گزارش می دهند.

ماجرایی که ما و محیط بانانی مانند سید باقر و شجاع را نگران می کند بی تفاوت شدن برخی از محیط بانان است، محیط بانانی که لباس محیط بانی در تن ترجیج می دهند پا روی پا بگذارند تا متخلفان، مناطق چهارگانه محیط زیست را فتح کنند.

ویروس بی تفاوتی به جان محیط زیست کشور افتاده، ویروسی که پس از آلوده کردن برخی مدیران و شهروندان اکنون قلب مناطق حفاظت شده کشور و قلب برخی محیط بانان را نشانه گرفته تا با انقراض عشق به محیط زیست ریشه حیات را بخشکاند.