آرشیو پنج‌شنبه ۷ تیر ۱۳۹۷، شماره ۴۱۲۱
جلد دوم
۷
واگویه

نمایشگاهی به وسعت جهان

شبنم نیکخو

هنرمند محیطی: ما تنها موجوداتی روی این کره خاکی هستیم که با محیط پیرامون خود به صورت آگاهانه ارتباط برقرار می کنیم. ارتباط هنرمند با محیط مدام در حال تغییر و تحول است و حتی روابط بین ما و همنوعان مان را تحت تاثیر قرار می دهد. ما با اجسام و جایگذاری آنها در شرایط مختلف با هم ارتباط برقرار می کنیم و این شگفت انگیز است. ما حتی با جا به جایی سنگ ها و تحقق اشکال ذهنی خود به وسیله آنها، دست به تولید هنر می زنیم.

هنرمند معاصر: اگر ما به محیط و طبیعت اطراف به عنوان پهنه وسیعی از فضای هنری نگاه کنیم، زندگی روستایی هم می تواند هنر قلمداد شود. تنها نزدیکی انسان با طبیعت، به معنای تولید هنری نیست. همه انسان هایی که در شهرهای بزرگ زندگی نمی کنند و به طبیعت نزدیک هستند، با دید هنری به اطراف خود نمی نگرند.

هنرمند محیطی: درست است. طبیعت هنر نیست و نزدیکی با طبیعت الزاما از انسان، هنرمند نمی سازد. ارتباطی که هنرمند با طبیعت برقرار می کند و آن را به نمایش می گذارد می تواند هنر باشد.

هنرمند معاصر: در این ارتباط، ابژه به چه چیزی تغییر کرده است؟ منظورم این است که در این فضای وسیع که نه قابل حمل است و نه قابل نمایش در اماکنی که عادت داریم در آنها به دیدن ابژه هنری برویم، مثل موزه ها وگالری ها، تو به عنوان هنرمند محیطی نهایتا چه چیزی را به نمایش می گذاری؟

هنرمند محیطی: من فقط طبیعت را به نمایش نمی گذارم، کنش و تقابل با طبیعت است که اهمیت دارد و سراسر روند آفرینش هنری کار اصلی من است. این پروسه مانا نیست و محدود به زمان و مکان است، پس اگر منظورت این است که نتیجه ماندنی چه می شود؟ نتیجه نهایتا می تواند عکس و فیلم از ابتدا تا انتهای آفرینش هنری باشد. اما آن عکس و فیلم ابژه نیستند و تنها ابزاری محدود برای ثبت بخشی از آن کنش و تقابل هستند.