آرشیو سه‌شنبه ۲۶ تیر ۱۳۹۷، شماره ۴۱۳۶
جلد دوم
۷
یادداشت

بحران جدی در تئاتر

بابک احمدی

بحث تئاتر خصوصی در دولت های نهم و دهم از سوی بعضی مسوولان با پیشگامی جمعی از فعالان تئاتری پیش کشیده شد. دلیل کاملا روشن بود: ذخایر ارزی در نتیجه تحریم های کمرشکن کاهش یافت و دولت ناچار از اینکه برخلاف میل باطنی برطبل خودگردانی اقتصادی گروه های نمایشی بکوبد. برنامه ای که در دولت های بعد نیز ادامه پیدا کرد اما حالا رفته رفته آثارش نمایان شده است. از این منظر اجرای نمایش «عاشقانه های ناآرام» در تالار وحدت که به کارگردانی یک چهره ناشناخته و فقط به صرف دعوت از حضور چهره های سینمایی و پرداخت مبالغ هنگفت میسر شد فرازی جدی به نظر می رسید. نشانه و نمادی از موریانه ای که آرام آرام پیکر تئاتر را می تراشد و پس از حاکم کردن سرمایه، پیکری فربه و اندیشه ای نحیف بر جای می گذارد.

اجرای «عاشقانه های ناآرام» در تالار وحدت بی شباهت به رونمایی از خودرو در این مجموعه نبود. طبق اظهارات مدیرعامل بنیاد جز حضور بازیگران چهره و پرداخت اجاره بها هیچ ملاک دیگری وجود نداشت. آ ن هم از جانب یک سالن معتبر که نتیجه عملکردش در مواردی بر سالن ها و مجموعه های کوچک تر تاثیر مستقیم دارد. گویی مدیران هم از گسترش دستورالعمل مورد نظر ابایی نداشتند و اتفاقا در کلام شان جز این به چشم نمی خورد. حالا با تئاتری مواجه شده ایم که در ماه بیش از 100 خروجی! روی صحنه دارد. امروز به دلیل فشار مالی و اجرای سه یا چهار نمایش در سالن ها مبحث طراحی صحنه و دکور با بحران جدی مواجه است. از تمرین های جدی و بلندمدت خبری نیست، بازیگران سینما و تلویزیون جای بازیگران جدی تئاتر نشسته اند، نمایشنامه نویسی به انزوا رفته و شبه بازتولیدهای بی ارزش جای بازخوانی متناسب با شرایط اجتماعی را گرفته اند. عده ای معتقدند که با توجه به وضعیت فعلی نمی توان مدعی شد تئاتر امروز در جامعه و گرفتاری هایش ریشه دارد. بله، درست که تئاتر امروز ما بازتاب دهنده رنج نیست اما سرریز سکه ها و دلارهای مفقودی به اینجا هم رسیده است.