آرشیو سه‌شنبه ۲ امرداد ۱۳۹۷، شماره ۴۱۴۲
صفحه اول
۱
سرمقاله

اهمیت حرکت های واگرا

دکتر حمیدرضا جلایی پور

وقتی تحلیلگران به آسیب شناسی موضوعات ملی- قومی توجه بیشتر نشان می دهند، بعضی از مخاطبان انتقاد کردند که چرا در شرایطی که ایران با معضلات گوناگون روبه رو است، باید نقد حرکت های واگرایانه، اینقدر برجسته شود؟ برای پاسخ به این منتقدان در زیر به دلایل خود اشاره می کنم.

1- در آسیب شناسی ای که از جامعه سیاسی ایران می شود...

آن خصیصه ای که ایران را در جهت توسعه پایدار و همه جانبه قرار می دهد، حرکت نیروهای جامعه مدنی و نهاد حکومت (state) به سوی «حکمرانی در برگیرنده» است و اینکه در فضای حکمرانی «ایران برای همه ایرانیان» باشد. شما می توانید به این خصیصه نام هایی چون «دموکراسی مسوول و دربرگیرنده»، «توسعه سیاسی» یا «حکمرانی خوب» یا «ملی گرایی مدنی» نیز بدهید. توجه داشته باشید این آسیب شناسی مذکور یک بحث شخصی نیست بلکه خصیصه «حکمرانی دربرگیرنده» یک خواست تاریخی صدوپنجاه ساله است و در بیست سال گذشته از سوی «جریان حرکت اصلاح طلب ایران» نیز مورد توجه بوده است.

2- به نظر می رسد این «حکمرانی دربرگیرنده» از سوی چهار عامل تضعیف می شود. یکی وقتی که توسعه اقتصادی آهسته یا ناعادلانه باشد که باعث عدم مهار فقر و شکاف طبقاتی می شود. در این فضا بنیادگرایان مذهبی و نیروهای واگرای قومی فضای تنفس (و یارگیری) پیدا می کنند. عامل دوم و سوم از سوی اقتدارگرایی سیاسی و مذهبی است. این دو عامل شهروندان جامعه را به دو دسته خودی و غیرخودی ها تبدیل می کنند و غیرخودی ها به تدریج در برابر حاکمیت دست به مقاومت و اعتراض می زنند و ثبات سیاسی که لازمه توسعه همه جانبه و پایدار است به مخاطره می افتد. عامل چهارم جریان ملی گرایی از خودراضی که تنوع فرهنگی ایران را به سخره می گیرد و انکار می کند و هویت ملی ایران را فقط در یک قوم خیالی خلاصه می کند. عامل پنجم ناسیونالیسم قومی و واگرا است. این قوم گرایی مخالف هویت ملی و یکپارچگی ایران و مخالف زبان فارسی به عنوان زبان تاریخی، مشترک و همه اقوام ایران است. این قوم گرایی ها از ملت های جدا از ملت ایران صحبت می کنند و دنبال جدایی از ایران هستند.

3- عامل ششم ائتلاف ترامپ، نتانیاهو، بن سلمان علیه تمامیت ایران و هویت ملی ایران است. آرزوی این ائتلاف فروپاشی و بعد تکه تکه کردن ایران است. این ائتلاف نمی خواهد (و نمی تواند) با سربازان خودش به جنگ ایران بیاید، بلکه این ائتلاف علاقه دارد شکاف های جامعه را علیه حکمرانی در ایران فعال کند. این ائتلاف برای فعال کردن شکاف ها به سه زمینه امید دارد: یکی تشدید تحریم اقتصادی و نفتی علیه ایران است تا از این طریق مردم را علیه حکومت بشوراند. دوم اینکه این ائتلاف (خصوصا عربستان سعودی و اسراییل) به فعال کردن قومیت گرایی های جدایی طلب، سلفی گری خشونت طلب امیدوار است- خیلی امیدوار است. سوم اینکه این ائتلاف به سازمان نظامی مجاهدین خلق ایران (فرقه رجوی) و سرنگونی طلبان فاشیست امید دارد. لذا هر ایران دوستی شایسته است نسبت به خطر این ائتلاف مخرب و سه زمینه مذکور هشیار باشد.

4- به سوال این نوشته بازگردیم. چرا باید به حرکت های واگرا اهمیت داد؟ زیرا اولا حرکت های واگرا یکی از عوامل مخرب «حکمرانی دربرگیرنده» و مانع تحقق هدف اصلاحات است. ثانیا حرکت های واگرا یکی از عوامل تضعیف همبستگی ملی ایران است. ثالثا بی توجهی به جریان های واگرا متاسفانه می تواند نیرویی در راستای ائتلاف ترامپ علیه تمامیت ایران قرار گیرد.

5- بنابراین ارزشمند است که تحلیلگران به آسیب شناسی مسائل بنیادی ملی و قومی ایران نیز بپردازند. به عنوان مثال توضیح دهند که:

آثار سوء توسعه ناعادلانه و ناپایدار در کشور چیست و چگونه می توان در زندگی شهروندان این نابرابری ها را کاست؟

توضیح داده شود که چگونه مردم آذربایجان هر سه موج پان ترکیسم را در یک صد ساله اخیر (که ریشه عثمانی و بیرونی دارد) در آذربایجان خنثی کردند؟

توضیح داده شود که چگونه حرکت مسلحانه و واگرای حزب دموکرات کردستان (و کومله) درست دو ماه پس از انقلاب 1357 با ایجاد جنگ نقده زمینه یک دهه ناامنی و تاخیر در توسعه مناطق کردنشین را فراهم کردند؟

به یاد بیاوریم این وجدان آگاه عمومی ایرانیان بوده که تاکنون حافظ این کشور بوده است. لذا نسل جدید به آگاهی های ملی و آسیب شناسی ها در این زمینه، آن هم در شرایط ترامپ نامتعادل، بیش از همیشه نیاز دارد و پرداختن به این موضوعات خطیر شرط عقلانیت و ضروری است.