واقعیت چشمه علی
آدم می آید بگوید یاد قدیم بخیر که یادش می افتد ای بابا، قدیم کجا بود؟! از آن روز که هنوز می شد درخشش آب زیر شعاع عمودی آفتاب را دید و همهمه آشنا و دلچسب چشمه را شنید، فقط یک سال گذشته. فقط یک سال؟! یک سال، هم می تواند زمان زیادی باشد و هم کم. برای خشک شدن یک چشمه اما حقیقتا زمان کوتاهی است. کدام داستان را سراغ دارید که نهری در آن یکساله خشک شده باشد؟ آن هم نهر سورن که هدایت، لابد احتمال بعیدش را هم نمی داد که آن چشمه جاری بوف کورش، اینگونه بستری خاک آلود و حسرت انگیز شود. نهر سورن، چشمه علی خودمان حالا تصویر بی بدیل یک حسرت است، پیوسته به دیگر افسوس هایمان. گرچه منابع خبری از جاری شدن آب در چشمه علی خبر دادند تا امیدی به خاطرات خیلی ها که در کودکی در آنجا آبتنی کردند بازگردد.