پمپاژ شایعه از مرکز قانونگذاری
آنقدر مشکلات اساسی در کشور وجود دارد که باید برای رسیدگی به آنها، جلسات غیرعلنی یا حتی علنی زیادی برگزار کنیم نه اینکه وقت مجلس را به یک استیضاح اختصاص دهیم. بنابراین معتقدم که دیروز زمان خوبی برای استیضاح وزیر کار نبود، اما حالا که این کار انجام گرفت و در نهایت هم منجر به کنار رفتن آقای ربیعی از وزارتخانه شد، باید از تبعات حواشی و اتفاقاتی گفت که در این جلسه چند ساعته رخ داد. متاسفانه جو بدی را در بهارستان شاهد بودیم. فضایی مملو از تهمت و افترا که در جلسه علنی مجلس اتفاق افتاد، اثرات خوبی در جامعه برجای نمی گذارد. بیرون از پارلمان و در فضای عمومی جامعه به اندازه کافی بیاعتمادی نسبت به حاکمیت به وجود آمده، پس چرا باید در صحن علنی پارلمان هم دست به اقداماتی بزنیم که جز افزودن بر بی اعتمادی مردم ثمره دیگری ندارد. حتی اگر نخواهیم برکناری آقای ربیعی را اتفاق ناخوشایندی بدانیم و به تحلیل بازخورد جامعه در قبال آن بپردازیم، اتفاقات حاشیه ای آن به مراتب زیانبارتر بود. قصد دفاع از آقای ربیعی را ندارم و حتی معتقدم که غیر از چند معاونت در وزارت کار که فعالیتهای خوبی انجام داده و کار علمی درستی را در جهت وظایفی که برعهده داشتند، انجام می دادند، کارنامه درخشان دیگری در عملکرد این وزارتخانه وجود نداشت. اما نمایندگان یکی از دلایل استیضاح را میزان بیکاری عنوان کردند و تاکید داشتند که او نتوانسته کاری برای کاهش بیکاری بکند. همه بخوبی میدانیم کاهش میزان بیکاری مسالهای است که ربطی به آقای ربیعی ندارد و مربوط به کل وزارتخانههاست. اینها بهانههایی بود که ذیل بحث استیضاح مطرح شد.
وضعیت نگرانکننده تر در برگزاری جلسه استیضاح وزیر کار این بود که از جمع نمایندگان مجلس، شاید یکی دو نفر به اصل استیضاح پرداخته باشند و بقیه نمایندگان فقط حواشی را مطرح کردند.
البته من قصد توهین ندارم اما در شرایطی که کشور با مشکلات زیادی درگیر است و نگرانیهایی هم از قبل این موضوع در بین مردم وجود دارد، برخی به شایعات بیشتر توجه میکنند. حال شایعاتی هم که از مرکز قانونگذاری کشور به جامعه پمپاژ شود، چه بسا موثرتر از سایر منابع شایعه ساز عمل کند.