آرشیو پنج‌شنبه ۱۸ امرداد ۱۳۹۷، شماره ۶۸۴۸
ایران جمعه: کافه جمعه
۱۲

فرهاد حسن زاده از کتاب های زندگی اش و آنچه می توانیم بخوانیم، به ما می گوید

پیشنهادهایی برای کتابخوانان

فرهاد حسن زاده (نویسنده کودک و نوجوان)

اواسط دهه هفتاد برای اولین مرتبه رمان سه جلدی «مدار صفر درجه» را خواندم، این نوشته احمد محمود تاثیر عمیقی بر روح و ذهنم باقی گذاشت. با اینکه ماجرای خواندن این کتاب متعلق به سال ها قبل است اما هنوز هم تصویرسازی های سینمایی اش در خاطرم مانده. شما از احساسات شخصیت های داستان از طریق توصیف حرکات نمایشی با خبر می شوید، وقتی بحث عصبانیت فلان شخصیت کتاب به میان می آید شما با توصیف جالبی روبه رو می شوید، که دندان هایش را به هم فشرد و...

نکته جالب دیگری که می تواند تشویقی برای مطالعه این رمان باشد شخصیت های عمیق و چندلایه ای ست که احمد محمود خلق کرده است. یکی از این شخصیت هایی که به گمانم می توان آن را از ماندگارترین مخلوقات ادبی ادبیات ایران دانست، مردی به اسم «نوذر» است. او فردی ست که با هر جریانی رنگ عوض می کند و طنز خاصی در رفتارش دیده می شود. با اینکه از کاراکترهای اصلی «مدار صفر درجه» نیست اما آنقدر خاص و شیرین است که احساس می کنید با فردی در دنیای واقعی روبه رو هستید.

این کتاب برای بزرگسالان نوشته شده اما شخصیت اصلی اش نوجوانی به نام «باران» است، اگر «مدار صفر درجه» را نخوانده اید حتما در اولین فرصت آن را خریده یا امانت بگیرید و با باران همراه شوید تا از رفتارها و اتفاقاتی که نوجوان این رمان با آنها روبه رو می شود با خبر شوید، این نوشته آنقدر بر من اثر گذاشت که ردپای پررنگی از آن را می توان در رمان بزرگسالی دید که کمی بعدتر نوشتم. البته این رمان هنوز منتشر نشده چراکه قرار بود اثری سه جلدی شود اما کارهای کودک و نوجوان هنوز به من اجازه نداده که دو جلد بعدی اش را بنویسم.

کتاب دیگری که اگر فرصتی پیدا کنم آن را دوباره می خوانم«صد سال تنهایی» نوشته «مارکز» و به ترجمه بهمن فرزانه است. این کتاب را در سال های نوجوانی ام خواندم، رئالیسم جادویی مارکز در این کتاب مثال زدنی ست، شما در عین خواندن ماجراهایی واقعی به یکباره با اتفاقات خارق العاده ای روبه رو می شوید که در عین عجیب بودن براحتی آنها را باور می کنید. برای من که متولد جنوب ایران هستم فضایی که مارکز در«صد سال تنهایی» به تصویر کشیده شباهت بسیاری به جنوب ایران دارد، چند سال بعد کتاب را گم کردم و ترجمه دیگری از آن را خریدم اما ترجمه جدید آنقدر بد بود که آن را نیمه کاره رها کردم.

«سووشون» سیمین دانشور هم کتاب بسیار خوبی ست، دانشور در این کتاب با هنرمندی هر چه تمام تر و با استفاده از توصیف های زنانه بخش هایی از تاریخ کشورمان را با زبانی غیرتاریخی ترسیم کرده است. از میان رمان هایی که به تازگی خوانده ام «خانه ادریسی ها» نوشته غزاله علیزاده هم کتاب شاخصی است و ارزش اینکه اوقات فراغتتان را به خواندن آن اختصاص بدهید دارد. توصیف های ظریف و زنانه در این کتاب هم ردپای پررنگی دارد و خواننده را تا انتهای داستان همراهی می کند. داستان این رمان درباره خانواده ای اشرافی ا ست که همزمان با انقلاب بلشویک های روسیه، خانه آنان به تسخیر عده ای درمی آید و...