آرشیو یک‌شنبه ۲۱ امرداد ۱۳۹۷، شماره ۵۱۷۶
جامعه
۱۸
یادداشت

گرانی، شکارچی حیات وحش شد

مهدی آیینی

حیات وحش کشور چوب حراج خورده است؛ زهرفروشان به دنبال شکار عقرب و مار هستند، عده ای دیگر در سودای فروش لانه خفاش غارها را یکی پس از دیگری می گردند، عده ای نیز در جنوب کشور به جان صدف و مرجان ها افتاده اند. در زیستگاه ها و مناطق حفاظت شده نیز کم نیستند شکارچیانی که ماشه اسلحه شان را با هدف گوشت شکار می چکانند.

محیط زیست تنها قربانی این آشفته بازار نیست، زیرا میراث فرهنگی نیز بیش از گذشته این روزها زیر شخم جویندگان گنج می رود، چراکه با افزایش قیمت طلا کم نیستند جوانانی که تصور می کنند با یافتن زیرخاکی می توانند یکشبه راه صدساله را طی کنند. این شرایط نگران کننده گواهی است بر این که اگر تا مدتی قبل فقر فرهنگی کمر به نابودی محیط زیست و میراث فرهنگی کشور بسته بود این روزها فقر اقتصادی نیز به این آشفته بازار دامن می زند. اگر تا مدتی پیش عده ای برای تفریح به سمت حیات وحش شلیک می کردند امروز بسیاری به شکار به چشم کسب و کار نگاه می کنند، چراکه به قول خودشان با افزایش قیمت گوشت، بازار گوشت شکار این روزها سکه تر شده است.این فقط قیمت گوشت شکار نیست که

دو برابر شده است. تعداد شکارچیان نیز افزایش چشمگیری داشته است. مثلا در شمال شرق کشور تا مدتی پیش گوشت مارال کیلویی 80 هزار تومان خرید و فروش می شد اما این روزها شکارچیان از 200 هزار تومان برای هر کیلوگرم حرف می زنند. آنها ادعا می کنند اگر تا مدتی پیش در هفته یک روز به دنبال شکار بودند این روزها پنج روز در هفته برای شکار وقت می گذارند چون بهتر از بیکاری است و درآمدش نیز چشمگیر است.به این ترتیب باید گفت اگر تا دیروز شکارچیان غیربومی برای قتل عام حیات وحش شال و کلاه می کردند این روزها بومیان منطقه سودای کسب درآمد از لاشه این سرمایه های ملی را دارند.باتوجه به کمبود نیرو در یگان حفاظت محیط زیست، سازمان جنگل ها و میراث فرهنگی به نظر می رسد برای مدیریت این مساله این سازمان ها باید از نیروی سازمان های مردم نهاد بهره بیشتری ببرد، زیرا سازمان های مردم نهاد با شناختی که از بومیان مناطق دارند می توانند در رفع مشکلات آنها تاثیرگذار باشند یا دست کم شرایطی ایجاد کنند که در اوضاع نامناسب اقتصادی آسیب کمتری به محیط زیست و میراث فرهنگی کشور تحمیل شود.