آرشیو سه‌شنبه ۲۳ امرداد ۱۳۹۷، شماره ۶۸۵۲
جهان
۲۲
پاورقی : وفاداری والاتر (65)

بوش عجول

جیمز کومی مترجم: مسعود میرزایی بهجت عباسی

در روزهای نخستین که به عنوان قائم مقام دادستان کل مشغول به کار شده بودم، یکی از جلسات صبحگاهی توجیهی درباره تروریسم را با حضور رئیس جمهوری از دست دادم. من حدود یک ربع زودتر از زمان جلسه به محل دفتر رئیس جمهوری موسوم به اتاق بیضی کاخ سفید رسیده بودم و تصمیم گرفتم تا فرصت هست، سری به یکی از دستشویی های نزدیک اتاق بیضی بزنم، وقتی از دستشویی (که حالا نزد خانواده من به مهم ترین و والاترین دستشویی روی زمین معروف شده) برگشتم متوجه شدم که در اتاق بیضی بسته شده و جلسه با حضور رئیس جمهوری شروع شده است. من به عنوان یک فرد تازه وارد نمی دانستم که در این مواقع پروتکل چیست و آیا می توانم وارد جلسه ای بشوم که قبلا شروع شده است یا نه؟ به هر حال در اتاق بیضی را در این شرایط آزمایش نکردم و کاخ سفید را ترک کردم.

باب ترونو که مضطرب و عصبی بود، یک صندلی خالی کنار دیوار و در ردیف عقب در اتاق روزولت پیدا کرد و نشست. او می توانست یک جای خالی را در دور میز جلسه ببیند که اسم من در دو طرف اتیکت مثلثی شکل جلوی این جای خالی نوشته شده بود. دقیقا همان گونه که انتظار می رفت، جورج دابلیو. بوش زودتر از موعد مقرر وارد اتاق شد، در حالی که بی قرار به نظر می رسید. بیچاره باب. بوش می توانست بی تاب و بی قرار باشد و چیزی که مرا عصبی می کرد این بود که او کارها را زودتر شروع می کرد، اما من یک بار هدف شوخ طبعی سنگین و بعضا اهریمنی او قرار گرفته بودم. در آن سال (2004) رئیس جمهوری بوش در میانه مبارزات انتخاباتی با «جان کری» دموکرات برای راهیابی مجدد به کاخ سفید قرار داشت. کری در صحبت هایش، رئیس جمهوری را در موضوعات اقتصادی هدف حمله قرار داده و گفته بود که او یک بازگشت اقتصادی بدون اشتغال را رهبری می کند.