آرشیو سه‌شنبه ۳۰ امرداد ۱۳۹۷، شماره ۴۱۶۶
صفحه آخر
۱۶

ترجمه وامدار نجف دریابندری است

مهدی غبرایی

نجف دریابندری بیشتر روی ادبیات امریکایی و نه حتی انگلیسی متمرکز شده است و رمان «بازمانده روز» نوشته کازوئو ایشی گورو که انگلیسی-ژاپنی است، از جمله استثناها در کار این مترجم محسوب می شود. از برجسته ترین آثار منتشر شده از او می توان به «سرگذشت هکلبری فین» نوشته مارک تواین و «بازمانده روز» اشاره کرد. او از اولین مترجمان ایرانی است که در کار خود سبک و لحن نویسنده را لحاظ کرده و در ترجمه های خود تنها رنگ و بوی مترجم را به اثر نداده است.

«پیرمرد و دریا» با ترجمه نجف دریابندری بهترین برگردان آثار همینگوی به فارسی محسوب می شود. (می دانید که من دو اثر «این ناقوس مرگ کیست؟» و «داشتن و نداشتن» این نویسنده را ترجمه کرده ام و البته نمی توانم کار خودم و دیگران را با کار ایشان قیاس کنم- دیگران باید این قضاوت را انجام دهند- زیرا من و بسیاری از مترجمان شاگرد محمد قاضی، نجف دریابندری و احمد شاملو، رضا سیدحسینی و... هستیم).

با این حال شخصا درباره «پیرمرد و دریا» از نظر سلیقه ای برخی موارد را نپسندیده ام. به عنوان مثال دریابندری در این رمان از لفظ بمبک به جای کوسه استفاده کرده که از ذهن خواننده غیرجنوبی این اصطلاح و برخی مشابه آن دور است.

نجف دریابندری از شخصیت های اثرگذار در مترجمان عصر ما که یک نسل پس از ایشان هستند، به حساب می آید و همه ما به نوعی وامدار او هستیم.

کاوه میرعباسی، منوچهر بدیعی، عبدالله کوثری، من و سایر مترجمان حتما در کارهای مان از دریابندی تاثیر گرفته ایم، چنانچه از دیگران نیز در ترجمه آموخته ایم. برای من به ویژه برخی آثار ترجمه شاملو در نگارش و ترجمه بسیار آموزنده است.

او در مقام مترجم گاه خود را به متن تحمیل می کرد اما برخی ترجمه های شاملو تاثیر زیادی روی کارهای من داشته است. محمد قاضی از دیگر کسانی است که از او در کنار دریابندری در آثاری که منتشر کرده ام، وام گرفته ام. پس از این افراد، ابوالحسن نجفی و سیدرضا حسینی به عنوان کسانی که روی من اثرگذار بوده اند، قرار می گیرند.