آرشیو شنبه ۱۰‌شهریور ۱۳۹۷، شماره ۴۱۷۲
صفحه آخر
۱۶
تماشاچی

شازده دلار و شازده پراید

اسماعیل امینی

در میان مقالات چرند پرند، که نوشته های طنز دهخداست در نشریه صوراسرافیل، مقاله ای است به نام «اکونومی پلیتیک». این مقاله خطاب به آدام اسمیت است که در آن روزگار ملقب بوده است به «پدر علم اکونومی».

«ای آدام اسمیت! ای که اسمت را پدر علم اکونومی گذاشته ای. یعنی که مثلا در روی زمین کسی بهتر از تو علم اکونومی نمی داند. اگر تو واقعا پدر اکونومی هستی پس چرا لوازم تولید ثروت را منحصر به طبیعت، کار و سرمایه قرار داده ای و در معنای این سه چیز هم دراز دراز مطلب نوشته ای؟»

پس از این مقدمه، دهخدا درباره روش های تولید ثروت در اقتصاد محمدعلی شاه، توضیح می دهد که چگونه بدون تکیه بر کار و طبیعت و سرمایه، می توان ثروت تولید کرد.

یکی از روش ها این است که برای ولیعهد، مراسم سنت پسران راه بیندازند. بعد وزیران و امیران و درباریان و بازاریان را جمع کنند تا بر سر ولیعهد سنت شده، سکه و اشرفی و اسکناس نثار کنند. «حالا ای آدام اسمیت! به من حالی کن ببینم این پول های حاضر از طبیعت حاصل شده؟ یا از کار؟ یا از سرمایه؟»

چرند پرند را علی اکبر دهخدا صد سال پیش نوشته، اما انگار پس از گذشت صد سال، اقتصاد سیاسی ما هنوز برای تولید ثروت، نیازی نمی بیند که به کار و سرمایه و طبیعت و تولید، اتکا کند.

هر چند سال یک بار، «شازده دلار» را می نشاند وسط مجلس و برایش جشن می گیرد و با شاباش های نثار شده بر سر دلار، ثروت تولید می کند.

در نوبت بعد، «شازده مسکن» گل وسط مجلس می شود و پول باران می شود.

و در نوبت بعد،: جشن «شازده پراید» است و نثار پول های سرگردان بر سر او، ثروت ناگهانی می آفریند راحت و بی دردسر.

هیچ نگران محدودیت تعداد شازده های اقتصاد سیاسی نباشید. شازده سکه، شازده اوراق مشارکت، شازده فیش عمره، شازده تراکم مسکونی و تجاری، شازده خودرو خارجی، شازده دارو، و...

کلاه جادویی شعبده بازان اقتصاد سیاسی هرگز خالی نخواهد شد و هر لحظه از آن شازده ای بیرون خواهد پرید، و با چشم بندی و تردستی تماشاگران متحیر را مسحور خواهد کرد تا شعبده بازان و دلالان اقتصاد سیاسی را پول باران کنند و ثروت انباشته تولید کنند، بی دغدغه کار و سرمایه و طبیعت و تولید.