آرشیو سه‌شنبه ۱۳‌شهریور ۱۳۹۷، شماره ۴۱۷۵
جلد دوم
۷
یادداشت

این بچه های متفاوت

کاوه آرمان

بچه های گروه موسیقی حال آن مقدار که باید و شاید در این سال ها مطرح نشدند. اگرچه به لحاظ کیفی از بسیاری از گروه های مشابه خود بهتر بودند اما کمتر از بقیه همکاران شان به چشم آمدند. شاید به این دلیل که خیلی با مناسبات بازار آشنا نبودند. شاید هم به این دلیل که کار و بارشان اندکی جدی تر از بقیه بود.

یعنی شعر و موسیقی و حتی شکل انتشار آلبوم شان خیلی با ذائقه آسان پسند روزگار ما همخوانی نداشت. با این حال آنهایی که کمی با موسیقی جدی تر ارتباط دارند بانگ و آهنگ این گروه دوست داشتنی را شنیدند. من از سر اتفاق در یکی دو اجرای صحنه ای این گروه حضور داشتم. اجراهایی که البته مخاطبان شان اندکی تخصصی تر به موسیقی و شعر گوش می دادند. اغلب مخاطبان از اینکه گروه حال شهرتی به اندازه دیگر گروه های معروف به هم نزده است متعجب بودند. به بعضی از آنها گفتم و به شما هم می گویم: اگرچه شرط شنیده شدن و به خلوت مخاطب خاص و عام راه پیدا کردن کیفیت یک اثر هنری است اما این شرط کافی نیست. در روزگار ما و در غوغای رسانه هایی که سرعت دیوانه وارشان جایی برای تامل و درنگ نمی گذارد دیده شدن و شنیده شدن داستانی جداگانه دارد. اگرچه معتقدم هیچ اثر هنری خوبی تا ابد در محاق فراموشی باقی نمی ماند و بالاخره روزگاری مخاطب خود را خواهد یافت اما این را هم می دانم گاهی همین نادیده گرفتن ها و ناشنیدن ها سبب می شود خیلی از مستعدان عطای کار هنری را به لقایش ببخشند و بروند پی کار و بار دیگری.

بهتر است در آستانه نخستین کنسرت رسمی گروه حال بیش از این نک و نال نکنیم و به جای آن به حمایت از جوانانی بپردازیم که شعر و موسیقی را صرفا برای شرکت در کارناوال پول و شهرت نمی خواهند. آنها می خواهند علاوه بر به اشتراک گذاشتن تجربه های لذت بخش شان با من و شما چیزی هم به فرهنگ و هنر این سرزمین بیفزایند. تلاش عاشقانه آنها را ارج نهیم تا چراغ شوق و همت شان حالا حالا روشن بماند.