آرشیو چهارشنبه ۱۴‌شهریور ۱۳۹۷، شماره ۶۸۶۸
بچه های کوچه پشتی
۱۶

بچه های نابینا چطور داستان می خوانند؟

کتابی تازه برای اسماء

مریم طالشی

اسمش اسماء ست. اسماء نابیناست. تمام کتاب های داستان بریل کانون را خوانده، آن هم چند بار. کتاب بریل با کتاب های معمولی فرق دارد. صفحه های آن سفید است و نقاط برجسته ای روی صفحه ها وجود دارد که بچه های نابینا می توانند با لمس آنها، جمله ها را بخوانند.

اسماء انگشت هایش را روی صفحه کتاب می کشد و شروع به خواندن می کند. این داستان را بارها خوانده اما دوباره با شوق آن را می خواند. وقتی از اسماء می پرسند کانون چه چیزی کم دارد، بلافاصله می گوید:«کتاب بریل.» کتاب بریل زیاد تولید نمی شود. دستگاه های خاص می خواهد و به نسبت کتاب های عادی گران است. بچه های نابینا می توانند از کتاب های صوتی هم استفاده کنند. کسی قصه را می خواند و آنها می توانند گوش کنند.

حس شنوایی بچه های نابینا خیلی قوی است، حس لامسه شان هم. می توانند صداها را خوب بشنوند و اشیاء را لمس و آنها را در ذهنشان مجسم کنند. مثلا می توانند بفهمند یک فیل چه شکلی است. اما چطور؟! چطور می شود یک فیل را لمس کرد؟ مگر هرکدام ما چند بار یک فیل واقعی را از نزدیک دیده و آن را لمس کرده ایم؟! ما می توانیم از روی عکس یا نقاشی یک فیل، بفهمیم چه شکلی است و تصوری از آن داشته باشیم.

برای بچه های نابینا هم کتاب های مصوری با طرح های برجسته وجود دارد که بچه ها می توانند با لمس کردن تصاویر، بفهمند مثلا یک فیل چه شکلی است. اما تعداد این کتاب ها هم خیلی کم است. بچه ها دوست دارند فیلم ببینند اما فیلم و کارتن های مخصوص برای آنها ساخته نمی شود. بچه ها ناچارند از روی صداهایی که می شنوند، بفهمند چه اتفاقی در فیلم دارد می افتد.

اگر فیلمی مخصوص کودکان نابینا ساخته می شد که صدایی روی فیلم بود و روند فیلم را برای آنها توضیح می داد و شخصیت ها را معرفی می کرد، خیلی خوب بود. یا اگر کسی کتاب های بریل بیشتری برای بچه ها تولید می کرد، آنوقت اسماء و بچه های دیگر مثل او می توانستند کتاب های بیشتری بخوانند.