آرشیو پنج‌شنبه ۱۵‌شهریور ۱۳۹۷، شماره ۴۱۷۷
جلد دوم
۷
واگونه

ارزش اثر هنری در چیست؟

شبنم نیکخو

هنرمند: بالاخره هنر برای چه کسی است؟ برای خودش؟ برای هنرمند؟ برای مخاطب؟وقتی می گویم مخاطب، منظورم تنها شخص بیننده نیست، تمدن انسانی و زندگی اجتماعی را نیز شامل می شود.

منتقد: از قرن نوزدهم به بعد نگاه جدیدی به هنر شکل گرفت: «هنر برای هنر1». البته که این نگاه مفهومی جدید نبود که به یکباره سر از این قرن دربیاورد و در قرون قدیم نیز به آن پرداخته شده بود. معنای این جمله این است که هنر به خودی خود ارزشمند است و نباید براساس موضوع آن مورد قضاوت قرار گیرد، حال می خواهد اخلاقیات باشد، سیاست باشد یا مذهب. همچنین «مفید»، صفت هنر نیست.

هنرمند: اما هنر به مثابه کارکردهایش، نقش های متفاوتی در جوامع انسانی داشته است و دارد.

منتقد: بله. با اینکه صرفا خود این جمله نسبتا کم به کار برده شده است اما میراث آن در قلب حرکت های هنری قرن بیستم و استقلال هنر وجود دارد. «هنر برای هنر» زمانی در میان شخصیت های ادبی فرانسه قرن نوزدهم شکل گرفت که جنبش رمانتیک به دنبال رهایی از استرس های خردگرایی زمانه خود بود.

هنرمند: پس خود این جمله به خاطر تاثیر زمانه شکل گرفته است. نهایتا ما شاهد درگیری تنگاتنگ هنر با جامعه هستیم. جنبش های آوانگارد، پاپ، ساخت گرایی، دادا و جنبش های پس از جنگ ارتباط هنر با جامعه را در جنبه های مختلف آن به وضوح نشان می دهند. شاید به این خاطر که هنرمند، پیش از هر چیز، یکی از افراد همین جامعه ای است که براساس این جمله نباید برای پیشرفت آن به موضوعات و دغدغه هایش بپردازد.

منتقد: نکته دیگر اینکه پیروان «هنر برای هنر» باور دارند که بی زمانی از صفات هنر است. هنری که تنها برای دوره ای از زندگی بشر مفید نباشد، در زمان گرفتار نمی شود و همواره ارزش و زیبایی دارد.به هر حال همانطور که مطالعه اثر هنری و نوشتن درباره هنر با صحبت از تاریخ هنر تفاوت دارد، ارزش هنری اثر را نیز نباید وابسته به موضوع، مفهوم و کارکرد اجتماعی آن دانست. 1. L’art pour l’art