آرشیو پنج‌شنبه ۱۵‌شهریور ۱۳۹۷، شماره ۴۱۷۷
غیر قابل اعتماد
۱۴
در همین زمینه

در پند پدر، «آقازاده» را

پسرم! احتکار باید کرد

مجتبی احمدی

پسرم! کار... کار باید داشت

کار با ابتکار باید داشت

توی کار، اقتدار باید داشت

«کار می کن» که کار باید کرد

پسرم! احتکار باید کرد

صاحب چند کیف باید بود

فکر پول کثیف باید بود

مع هذا، شریف باید بود

پس به اندازه، بار باید کرد

پسرم! احتکار باید کرد

پدرم که به کار، ایمان داشت

میل مفرط به سیم و سیمان داشت

سخنانش تم حکیمان داشت

گفت: کار، استوار باید کرد

پسرم! احتکار باید کرد

کار او، آنچه جان فزاید بود

کار ما هم، جز این نشاید بود

مخلصش این که: دزد باید بود

چون که یک را هزار باید کرد

پسرم! احتکار باید کرد

گور بابای خارها! گل کن

کار، سخت است: پس تحمل کن

به خدای خودت توکل کن

بعد از این کار باید کرد

پسرم! احتکار باید کرد

مغز بعضی، اگرچه معیوب است

کارشان، انتقاد و آشوب است

لیکن اوضاع مملکت خوب است

فلذا افتخار باید کرد

پسرم! احتکار باید کرد

بخت مان یار شد بحمدالله

جنس مان بار شد بحمدالله

زود انبار شد بحمدالله

فکر انباردار باید کرد

پسرم! احتکار باید کرد

توی انبار، چند و چون با من

ضمنا آموزش فنون با من

فکر قانون نباش: «اون با من»

کار قانون مدار باید کرد

پسرم! احتکار باید کرد

کن رها شیوه ی خسیسان را

حتی الامکان بخر رییسان را

نیز دریاب کاسه لیسان را

بله، خود را سوار باید کرد

پسرم! احتکار باید کرد...

شاید البته از بد ایام

من شوم «عین. لام» و تو «نون. لام»

کار ما جرم نیست در اسلام

مع ذلک، فرار باید کرد

پسرم! احتکار باید کرد