آرشیو پنجشنبه ۱۹ مهر ۱۳۹۷، شماره ۴۲۰۵
صفحه آخر
۱۶
شلیک از فاصله نزدیک

کار سترگ شفیعی کدکنی

سید عبدالجواد موسوی

شفیعی کدکنی نامی است بلند و بشکوه در فرهنگ معاصر ما. الحمدلله آنقدر کار حسابی و موثر در کارنامه خودش برجای گذاشته که می توان عمری درباره آنها به تفصیل سخن گفت. با این حال گمان می کنم بد نیست در این یادداشت کوتاه به یکی از مهم ترین کارهای ایشان که پیوند نسل امروز با ادبیات کلاسیک است اشاره کنم. حقیقت این است که اصولا خواندن ادبیات کلاسیک کاری است دشوار. به ویژه برای آنها که می خواهند از این ادبیات لذت ببرند.

یکی از بزرگ ترین خدمات حضرت شفیعی به نسل ما این بود که ترس مارا از ادبیات غول آسای کلاسیک فرو ریخت و تصویر مهربانانه ای از آن ارایه کرد. او خوب می دانست کافی است مهر این ادبیات به دل ما بیفتد آن وقت دیگر لازم به توصیه این و آن نیست که چه بخوان و چه نخوان. این ماییم که عاشقانه خود پی کار را خواهیم گرفت و چه بسا وجوه دیگری از متون کلاسیک را کشف کنیم و دیگران را برانگیزیم تا همان کاری را کنند که ما پیش تر کردیم. به راستی اگر نبود کتاب ارزشمند مفلس کیمیا فروش چه کسی جرات می کرد سراغ دیوان انوری برود؟ آنقدر ما را از این اسم ترسانده بودند که گمان می کردیم با شاعری فرومایه و چاپلوس طرفیم که هنری جز مدیحه سرایی ندارد و شعرش فقط به کار درس دادن در کلاس های خشک و بی روح دانشگاه ادبیات می آید. با خواندن کتاب استاد و گزیده هوشمندانه ایشان بود که فهمیدیم همین انوری به ظاهر دشوارگو معلم سعدی بوده و در ضمن یکی از عاشقانه سرا ترین شاعران کلاسیک ما بوده و در کنار آن قصاید مشهور دلیرانه ترین و منتقدانه ترین قصاید زبان فارسی را در اعتراض به وضع موجود سروده. این اتفاق درباره دیوان شمس هم افتاد. خیلی ها با دیدن دیوان پر حجم شمس خوف می کردند نزدیک این شاعر شوند. گزیده دیوان شمس به همراه توضیحات مختصر و مفید استاد خیلی ها را با حضرت مولانا و غزل های پرشورش آشتی داد. خیلی از خنیاگران هم ترجیح دادند به جای رجوع مستقیم به دیوان کبیر شمس به همین گزیده مراجعه کنند و خوب می دانیم موسیقی در ترویج یک شعر چه اندازه موثر است. و از این دست مثال بسیار است. اگر نبود همت شفیعی کدکنی شاید شاعرانی همانند بیدل و سنایی و عطار و…امروز چنین جایگاهی در میان نسل جوان نداشتند.