آرشیو سه‌شنبه ۲۹ آبان ۱۳۹۷، شماره ۴۲۳۶
صفحه اول
۱
سرمقاله

دلایل تعلل اروپا

دکتر عبدالرضا فرجی راد

تا چند هفته پیش با توجه به مواضع صریح اروپا در مورد ایجاد یک ساز و کار مالی مستقل برای استمرار روابط تجاری و مالی با ایران، تصور غالب این بود که اروپایی ها سریعا برای عملی کردن این شعار دست به کار می شوند. امیدواری برای عملی شدن ساز و کار مالی اروپا تا حد زیادی بالا رفته بود و تا یکی دو هفته قبل سوال و تردیدی در مورد موجودیت این ساز و کار وجود نداشت، بلکه سوال در میان تحلیلگران این بود که چنین ساز و کاری آیا قرار است…

کاربرد حداکثری داشته باشد یا یک راهکار حداقلی است که فقط بخشی از نیازهای روابط تجاری ایران را پوشش می دهد. پیشنهاد اروپا برای تشکیل این ساز و کار یک اقدام بسیار مثبت و غیرمنتظره بود. اما تعلل های اخیر در اجرای این شعار و موضع گیری غیرمنتظره، شرایط را به شکلی پیش برده است که من شخصا احتمال عملی و اجرایی شدن این شعار اروپا را دیگر بسیار ناچیز می دانم. اخیرا انگیزه اروپایی ها برای ایجاد این ساز و کار به شدت تحلیل رفته است، دیگر از اروپایی ها در مورد تشکیل فوری و بلافاصله این ساز و کار پیامی نمی شنویم اروپایی ها بهانه های مختلفی برای این تاخیر و تعلل مطرح می کنند از جمله اینکه کشورها به دلیل فشار و تهدید دولت امریکا حاضر به پذیرش میزبانی این حساب نیستند، همان گونه که شاهد بودیم اتریش به عنوان تازه ترین گزینه برای میزبانی حساب با کاربری ویژه از پذیرش این مسوولیت سرباز زده است و اینکه اخیرا از ایجاد یک حساب آزمایشی در طول چند ماه آینده سخت می گویند.

گمانه های مختلفی در مورد انگیزه و علت عقب نشینی اروپا از موضع قاطع خود برای حمایت از استمرار مناسبات مالی با ایران وجود دارد. من تصور می کنم که یک یا چند عامل از چهار عامل زیر می تواند علت عقب نشینی اروپا از مواضع خود در رابطه با ساز و کار مالی برای حفظ روابط تجاری با تهران باشد:

1- نگرانی از تنبیه های امریکایی: درست پیش از آغاز اجرای دور دوم تحریم های امریکا علیه مردم ایران، برایان هوک، رییس گروه اقدام ضدایرانیان در وزارت خارجه امریکا با سفری به پایتخت های اروپایی و مذاکره با مقام های این کشورها تهدیدهای دولت کشورش در مورد عواقب اجرای تعهدات بین المللی این کشورها در برجام را به آنها ابلاغ کرد. این مذاکرات و هزینه هایی که امریکایی ها ممکن است به عنوان تهدید و هشدار برای اروپا مطرح کرده باشند، در معادلات و سیاستگذاری های اروپا، نقش بازی کند. به هر حال قدرت اقتصادی و سیاسی ایالات متحده امریکا در امر و نهی به کشورهای جهان و تهدید آنها به اجرای اقدامات تنبیهی را باید پذیرفت.

2- معافیت های نفتی: علت دوم و به نظر من انگیزه احتمالی اروپایی ها از سرد شدن در مورد ساز و کار مالی، اعلام معافیت های امریکا برای واردات نفت خام ایران توسط 8 کشور بود. چنین استدلالی را گهگاه می توان در حاشیه دیدارها و نشست های اروپایی ها از زبان برخی نمایندگان و دیپلمات های کشورهای اروپایی شنید که با استمرار صادرات نفت ایران، دیگر نیاز فوری به وجود یک ساز و کار مالی جایگزین احساس نمی شود و با عقب نشینی امریکا از صفر کردن صادرات نفت خام ایران در طول شش ماه آینده، ضرورت تشکیل فوری این حساب از بین رفته است. اروپایی ها پیش خودشان تصور می کنند که چه ضرورتی دارد وقتی فضای نسبی برای تنفس تجاری ایران باز شده چرا ما بانک ها و کمپانی های خودمان را تحت فشار قرار دهیم و آنها را در تهدید تحریم، جریمه، تنبیه و مجازات های امریکا قرار دهیم. اروپایی ها به جد معتقدند که حمایت سیاسی و دیپلماتیک آنها از برجام، بخش عمده مسوولیت آنهاست که انجام شده است و در مورد تعهدات اقتصادی هم تصور می کنند که اگر معافیت های صادرات بخشی از نفت ایران به 8 کشور وجود داشته باشد، عملا بخشی از تعهداتی که اروپایی ها قرار بود اجرا کنند، عملی شده است. چنین اقدامی را در واقع می توان کلاه گشاد امریکا بر سر اروپایی ها ارزیابی کرد. اقدامی که از یک طرف اروپایی ها را نسبت به اقدام قاطع و فوری برای اجرای تعهدات شان در برجام دور کرد و از سوی دیگر اهداف امریکا را برای کنترل قیمت نفت خام عملی کرد، چرا که امریکایی ها با توجه به روند صعودی قیمت نفت در بازارهای جهانی مایل نبودند که در آستانه انتخابات کنگره در این کشور، با فشار بیشتر بر ایران قیمت های سوخت در امریکا را به شدت افزایش دهند. در واقع اگر اروپایی ها به دلیل معافیت فروش نفت ایران، از اقدام قاطع برای ایجاد SPV عقب نشینی کرده باشند، عملا فریب بازی امریکا را خورده اند که بدون توجه به ایجاد یا عدم ایجاد ساز و کار اروپایی، نهایتا در سیاست به صفر رساندن صادرات نفت ایران شکست خورده بود.

3- ترس امریکا از استقلال اروپا: انگیزه امریکایی ها برای مخالفت با ساز و کار مالی مستقل اروپایی در میان امریکایی ها فراتر از مساله ایران است. مساله تلاش اروپا برای قطع وابستگی امنیتی و اقتصادی به امریکا، یک موضوع مورد اختلاف میان دو سوی اقیانوس اطلس است که امریکایی ها از هر فرصتی برای ایجاد وقفه و مانع در برابر آن استفاده می کنند. ایجاد یک حساب ویژه مبتنی بر یورو برای معامله با ایران، نه تنها می توانست سیاست های تحریم یک جانبه امریکا علیه ایرانیان را تضعیف کند، بلکه تسلط امریکا بر نظام مالی و بانکی جهانی را هم بر هم می زد و اروپایی ها می توانستند هر زمان که اراده کنند از چنین ساز و کارهایی برای معامله و مبادله با دیگر کشورهای جهان هم استفاده کنند. این ساز و کار مالی می توانست به یک اهرم کارآمد برای استقلال مالی اروپا از نظام بانکی و مالی مبتنی بر دلار تبدیل شود، در نتیجه این احتمال وجود دارد که امریکایی ها به دلیل نگرانی از کاربرد وسیع تر چنین ساز و کاری در طول ماه های اخیر با استفاده از اهرم های دیپلماتیک قدرتمند و تهدید و تشویق، اروپایی ها را برای انصراف از انجام این کار فریب داده باشند. در این شرایط باز هم می توان نتیجه گرفت که اروپایی ها با تعلل در ایجاد ساز و کار مالی مستقل به ضرر منافع خود عمل کرده اند.

4- شکاف اروپایی: نهایتا شکاف درونی در اتحادیه اروپا هم به بی انگیزگی اروپا برای ایجاد چنین ساز و کاری کمک کرده باشد. آنچه از جلسات اتحادیه اروپا در مورد اجرای تعهدات این اتحادیه در قبال ایران بیرون می آید، نشان می دهد برخی از کشورهای شرق اروپا تمایل بیشتری به پیروی از سیاست های امریکا نشان می دهند. برخی از این کشورها به شدت به لحاظ امنیتی و سیاسی به امریکا وابسته هستند و معتقدند که استقلال امنیتی اروپا از امریکا غیرممکن است، چرا که اتحادیه اروپا بدون چتر امنیتی ایالات متحده امریکا قادر به حمایت از آنها در برابر روسیه نیست. جدایی بریتانیا از اتحادیه اروپا هم به شکاف و تضعیف این بلوک قدرت کمک کرده است، به خصوص که بریتانیایی ها برای اینکه در مذاکرات با اتحادیه دست بالاتری داشته باشند با کشورهای ضعیف تر شرق اروپا برای تضعیف موضع اتحادیه همکاری می کنند. ترامپ و تیمش در امریکا به شدت برای نزدیک کردن مواضع کشورهای شرق اروپا با امریکا تلاش می کند و از افزایش شکاف در اروپا رضایت دارد. کشورهای حاشیه دریای بالتیک، چک و لهستان به طور ویژه رابطه نزدیک و پیوسته ای با امریکا دارند و در سیاست های خود از کاخ سفید حرف شنوی دارند.