آرشیو سه‌شنبه ۶ آذر ۱۳۹۷، شماره ۴۲۴۱
صفحه اول
۱
سرمقاله

استیضاح پاسخگو نیست

طیبه سیاوشی

وقتی صحبت از اختیارات و وظایف نمایندگان مجلس به میان می آید، علاوه بر قانونگذاری وظیفه نظارت نیز بر دوش وکلای ملت قرار داده شده است که این امر از طریق ابزارهای مختلفی از جمله تذکر، سوال و در نهایت استیضاح محقق می شود. بنابراین وقتی درباره علت ظهور و بروز استیضاح ها پرسیده می شود اولین پاسخ و صریح ترین آن این است که استیضاح یکی از ابزارهای نظارتی در دست نمایندگان مجلس محسوب می شود…

اما نکته قابل توجه این است که در این پروسه نظارت موضوع استیضاح به عنوان آخرین ابزار درنظر گرفته شده است که متاسفانه این روزها شاهد آن هستیم، توسل به این ابزار به عنوان اولین راهکار در دست نمایندگان قرار می گیرد. موضوعی که باعث شده افکار عمومی نگاهی توامان با شک و تردید به این ابزار داشته باشند و دیگر آن را بهترین وسیله در راستای منافع ملت ندانند. به عبارت دیگر این تلقی نزد مردم ایجاد شده که نه تنها چنین استیضاح هایی در راستای منافع ملت نیست بلکه منجر به افزایش بی اعتمادی در میان مردم شده است چراکه علت کلید خوردن این استیضاح ها برای مردم ناشناخته است.

برای روشن تر شدن موضوع نگاهی می اندازیم به استیضاح های اخیر که بر اثر آن 4 وزیر تغییر کردند اما بحث آن است که استیضاح و جابه جایی افراد دیگر تاثیری در تغییر وضعیت اقتصادی ندارد به ویژه در شرایط پسا تحریم که اکنون در آن هستیم باید راهی برای بهبود ساختارها پیدا کنیم و این واقعیت را بپذیریم که آمد و رفت افراد دیگر مشکلی را حل نمی کند.

واقعیت آن است که این بروکراسی عریض و طویل و پیچیده ای که پیش روی ما قرار دارد، علاوه بر آنکه خسارت بزرگی را به کشور وارد می کند و مردم را در سرگردانی قرار می دهد، تولید کنندگان را نیز از به میدان آمدن و ایجاد سنگ بنایی برای به حرکت درآمدن چرخه اقتصادی و تولید شغل بیزار می کند. لذا لازم است به جای طرح استیضاح هایی که افق روشنی برای آنها وجود ندارد، قدمی برای کوتاه کردن بروکراسی برداریم.

به اعتقاد من استیضاح هایی که اکنون یکی پس از دیگری مطرح می شود دیگر نمی تواند پاسخگو باشد. سوال اینجا است که چطور در زمان رای اعتماد به وزرا، اینکه بسیاری از نمایندگان به ناشناخته بودن آنها اذعان داشتند اما همه وزرا با رای بالایی راهی وزارتخانه ها شدند و اما حالا بعد از گذشت چند هفته از رای اعتماد به وزرا دوباره بساط استیضاح آنها علم می شود؟! این موضوع هیچ توجیه عقلانی ندارد و نمی توان آن را در راستای تدبیر اداره امور مملکت دانست. با مشاهده چنین وضعیتی این پرسش مطرح می شود که اگر این وزیر را شایسته نمی دانستید، چرا به او این چنین رای قاطعانه دادید؟ و اگر آن را قابل اعتماد می دانستید چرا در این زمان کوتاه عزمتان برای استیضاحش جزم کرده اید و اتفاقا همان محوری را که برای وزیر قبلی مطرح می کردید تنها با گذشت چند هفته از رای اعتماد برای وزیر فعلی مطرح می کنید؟ این موضوع یک واقعیت را فریاد می زند و آن اینکه جابه جایی افراد تاثیری در بهتر شدن شرایط موجود ندارد لذا باید این سیستم نظارتی را تغییر داد. به نظرم وقت آن رسیده که بپذیریم به دلیل ایرادات ساختاری به کار بستن چنین شیوه های نظارتی نمی تواند افراد را پاسخگو کند.

قطعا اگر به فکر اصلاح امور هستیم باید این ساختارهای معیوب را که فساد به ویژه در سطوح پایین تر در آن به چشم می خورد اصلاح کنیم نه آنکه طرح استیضاح وزیری را کلید بزنیم که مساله پولشویی را مطرح کرده است. این درحالی است که وقتی تریبون دراختیارشان گذاشته می شود بارها و بارها بر لزوم برخورد با آن تاکید می کنند و از وجود آن چه سخن ها که به زبان نمی آورند. بنابراین تکلیف را باید روشن کرد؛ یا پولشویی وجود دارد یا ندارد.

نمی توان این حقیقت را نادیده گرفت که در برخی استیضاح ها، دیدگاه های سیاسی است که جریان دارد و این مساله آن قدر پررنگ می شود که حتی منافع عمومی و منافع ملی کشور به حاشیه رانده می شود و در برخی موارد نیز تنها منافع محلی و بعضا شخصی است که مورد توجه قرار می گیرد. بنابراین ظاهرا گاهی این نگرانی سیاسی و شخصی افراد است که مورد توجه قرار می گیرد و نه نگرانی های معیشتی مردم.