آرشیو دوشنبه ۱۰ دی ۱۳۹۷، شماره ۴۲۷۰
جلد دوم
۷

ایرانی ها هنوز موفق بودن را در کتاب خواندن نمی دانند

ما نمی توانیم قیمت یک جلد کتاب را با یک پرس غذا مقایسه کنیم و به نظر من این مقایسه، مقایسه روایی نیست. چون انسان نیازهای متفاوتی دارد و بعضی از نیازها در حوزه جسم قرار می گیرد. بر اساس نظریات مختلف در علوم انسانی نیازهای جسمانی در اولویت قرار می گیرند. بنابراین برطرف کردن نیازهای اولیه مثل خوراک، پوشاک و مسکن در اولویت قرار می گیرند. وقتی این نیازها برطرف شود انسان به سراغ نیازهای عالی تر می رود و سعی می کند حوزه های دیگری را هم گسترش دهد. گاهی حتی شاهدیم آن دسته از افراد که توان مالی خوبی دارند و از پس هزینه های تفریح خود برمی آیند هم حاضر به خرید و خواندن کتاب نیستند. در عین حال دسترسی افراد به کتاب فروشی ها هم مساله است. وقتی ما حتی در شهرهای بزرگ تعداد کمی کتاب فروشی داریم، یعنی عدالت فرهنگی در کشور رعایت نشده است.

کسانی هم در این میان هستند که کتاب می خرند اما آن کتاب را نمی خوانند. ممکن است فردی بخواهد نشان دهد انسان روشنفکری است و مطالعه زیادی دارد. این فرد به همین علت به سراغ خرید کتاب می رود و آن کتاب را در قفسه زیبایی هم قرار می دهد اما آن کتاب را نمی خواند. این مساله تنها مزیتی که دارد به رونق بازار کتاب کمک می کند. به نظر من اگر ما احساس داشته باشیم نسبت به مطالعه و خواندن و کسب آگاهی و حس کنیم که با خواندن کتاب و مطالعه می توانیم به موفقیت دست پیدا کنیم، حتما میزان مطالعه مان را افزایش می دهیم. احتمالا ایرانی ها هنوز این کمبود را در خودشان احساس نیاز نکرده باشند. در کنار تعداد کم کتاب فروشی ها تعداد کتابخانه ها هم کم است. دسترسی به کتاب در حد استاندارد نیست و کتاب متناسب هم کم است. همه اینها باعث می شود سطح کتاب خواندن پایین بیاید. اگر ما بتوانیم میزان دسترسی افراد به کتابفروشی ها و کتابخانه ها را افزایش دهیم با آمار بهتری در سرانه مطالعه مواجه خواهیم بود. اما بطور کلی کتاب نسبت به اقلام دیگری که ما خریداری می کنیم افزایش قیمت زیادی نداشته است. ما ایرانی ها باید به سطحی از توسعه برسیم که حتی اگر قیمت کتاب افزایش پیدا کرد ما راه های دیگری را برای کتاب خواندن پیدا کنیم.