آرشیو شنبه ۲۲ دی ۱۳۹۷، شماره ۲۲۰۹۸
معارف
۸
حکایت خوبان

الگوی توحید و توکل

در روایاتی که از طریق شیعه و اهل تسنن نقل شده می خوانیم: هنگامی که ابراهیم را بالای منجنیق گذاشتند و می خواستند در آتش بیفکنند، آسمان و زمین و فرشتگان فریاد برکشیدند، و از پیشگاه خداوند تقاضا کردند که این قهرمان توحید و رهبر آزاد مردان را حفظ کند.

و نیز نقل کرده اند: جبرئیل به ملاقات ابراهیم(ع) آمد و به او گفت: الک حاجه؟ آیا نیازی داری تا به تو کمک کنم؟

ابراهیم(ع) در یک عبارت کوتاه گفت: «اما الیک فلا»: اما به تو، نه! (به آن کسی نیاز دارم که از همگان بی نیاز و بر همه مشفق است).

در این هنگام جبرئیل به او پیشنهاد کرد و گفت: «فاسئل ربک»! پس نیازت را از خدا بخواه!

و او در پاسخ گفت: حسبی من سوالی علمه بحالی»: همین اندازه که او از حال من آگاه است کافی است.(1)

در حدیثی از امام باقر(ع) می خوانیم: در این هنگام (افتادن در آتش) ابراهیم با خدا چنین راز و نیاز کرد: «یا احد یا احد یا صمد یا صمد یا من لم یلد و لم یولد و لم یکن له کفوا احد توکلت علی الله» (2)

1- روضه کافی، ج 14، ص 336

2- تفسیر فخر راضی، ذیل آیه 69 سوره انبیاء