آرشیو پنجشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۷، شماره ۴۲۷۳
صفحه آخر
۱۶
در همین حوالی

به قرآن ببخشید یا به شمشیر بزنید

بهمن ایزدی

دو، سه روز پیش از درگذشت «محمدعلی اینانلو» صحبت مفصلی با هم داشتیم، در آن گفت وگوی تلفنی از اوضاع بد زمانه گفت و از گله مندی هایش. می خواست باز هم برای مردم از طبیعت بگوید و اینکه ایران چقدر جاذبه های طبیعی دارد که باید برای حفاظت از آن بکوشیم؛ دریغ که فرصت را از او گرفته بودند. من آن زمان درگیر آزادی محیط بان «اسعد تقی زاده» بودم. او همه جوره در کنار این پرونده بود حتی آن زمان که حکم اعدام تقی زاده توسط شورای عالی قضایی تایید شد قصد داشت در مجمعی قرآن و شمشیر بگذارد و به برنامه زنده تلویزیونی ببرد. می گفت می خواهد به اولیای دم بگوید یا به کلام خدا ببخشید یا با شمشیر بزنید اما این محیط بان را اینچنین در حبس نگه ندارید، با صحبت هایی که کردیم از این کار در آن برهه منصرف شد. از زمانی که شایعه شکار او در منطقه شکار ممنوع تپال در شاهرود در شبکه های اجتماعی پخش شده بود، گروهی بر او خرده گرفته و بسیار بر او تاختند؛ خبری که بعدها تکذیب شد اما نامه عذرخواهی از او از سوی کسانی که این خبر را پخش کرده بودند، پس از مرگش انتشار یافت. در این برهه زمانی او روزگار تلخی را سپری کرد و به گمانم سرعت گرفتن بیماری اش به این خبر تشدید شد. می شنید که دیگران به بدگویی از او مشغولند و برنامه هایی که دوست داشت برای مردم اجرا کند را از دست داده بود. اینانلو انسانی بود با همه نقاط ضعف و محسناتش. او بنیانگذار موسسه ای شد که راهنمایان کارآزموده ای را در حوزه طبیعت گردی به ایران حتی پس از مرگش تربیت می کند. با نگاه او بسیاری از مردم طبیعت ایران را دیدند. اینانلو با صدای گرمش از جنگل ها و بیابان های کشورش می گفت و انصاف نبود که خصایص نیکوی وی از سوی گروهی نادیده گرفته شود. به پاس خدماتی که داشت حرمتش را حفظ کنیم و به واسطه تلاش های فرهنگی که برای معرفی بیشتر سرزمین مان و ترغیب برای حفاظت از آب و خاک این سرزمین داشت کلاه از سر برداریم.