آرشیو پنجشنبه ۱۸ بهمن ۱۳۹۷، شماره ۲۲۱۲۱
ورزشی
۹
حدیث دشت عشق

به یاد شهید «محمدرضا امیدبیگی» انقلابی فاتح

شهید محمدرضا امیدبیگی در سال 1341 در دامان پدر و مادری مومن در شهر تهران دیده به جهان گشود. وی در کودکی چون دیگر هم سن و سالان خود به مدرسه رفت و تا کلاس دوم راهنمایی به تحصیل ادامه داد و پس از آن به علت مختلط بودن دختر و پسر مدرسه را ترک کرد. بعد از آن برای کار به کارگاه دندانسازی رفت و این دوران مصادف با شروع انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی(ره) بود.

در این دوران محمد رضا فعالیت شدیدی داشت و تمام فکر و ذکر و عشق و علاقه اش شرکت در تظاهرات و درگیری با مزدوران رژیم خائن پهلوی بر اساس فرامین امام بود تا اینکه انقلاب اسلامی به پیروزی رسید. شهید محمد رضا امیدبیگی در تاریخ 61/2/11 با اعلام درخواست سریع نیرو جهت شرکت در عملیات بیت المقدس مشتاقانه این دعوت را لبیک گفت و با کسب موافقت والدینش به جبهه رفت. پس از فتح خرمشهر در حالی که خود را آماده می کرد تا برای کمک به برادران فلسطینی به لبنان برود در تاریخ 61/4/23 در کربلای شلمچه در عملیات رمضان به لقاء الله پیوست.

بخشی از وصیت نامه شهید محمدرضا امیدبیگی: مادر هر موقع به یاد من افتادی و خواستی گریه کنی و یا سر قبرم بیایی آن لحظه به فکر امام حسین (ع) باش که در آن زمان چگونه با یزید برای آزادی مسلمانان از زیر سلطه، خود و فرزندانش را دودستی تقدیم حق تعالی نمود مادر عزیزم لباس هایم را به میخ های دیوار آویزان کن چون که من نمرده ام بلکه زنده ام همانطورکه در قرآن است که :« ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون »