آرشیو شنبه ۲۷ بهمن ۱۳۹۷، شماره ۴۳۰۷
صفحه اول
۱
سرمقاله

از «ورشو» تا «سوچی»

دکتر جلال میرزایی

درحالی که حسن روحانی، رییس جمهوری کشورمان روزهای پایانی هفته گذشته را در سوچی روسیه به سر برد و با ولادیمیر پوتین و رجب طیب اردوغان، روسای جمهور روسیه و ترکیه در اجلاس سه جانبه به منظور تعیین تکلیف و پیشبرد امور در سوریه تشکیل جلسه داد، برخی مقام های سیاسی و… امنیتی ایالات متحده، رژیم صهیونیستی و برخی دیگر از کشورهای نزدیک به این ائتلاف در ورشوی لهستان اقدام به برگزاری کنفرانسی با موضوع بحران های خاورمیانه کردند؛ کنفرانسی که البته در ابتدا قرار بود صرفا به بحث ایران بپردازد و محلی برای مخالفان و دشمنان ما باشد اما به دلیل عدم استقبال جامعه جهانی و به خصوص اتحادیه اروپا و قدرت های اروپایی به نتایج مدنظر خود نرسید. در این میان درحالی که در متن بیانیه پایانی اجلاس سوچی که در 17 بند موردتوافق سران 3 کشور ایران، روسیه و ترکیه قرار گرفت، تقریبا تمامی دیدگاه ها و اهداف ایران که در متن سخنرانی روحانی در همین اجلاس و در قالب محورهای پیشنهادی پنج گانه مورد تاکید قرار گرفته بود، لحاظ شد، سران کشورهای حاضر در اجلاس ورشو به رهبری ایالات متحده، رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی پس از ناکامی در ایجاد اجماع جهانی علیه ایران، تغییرنام کنفرانس و معطوف کردن تمرکز از ایران به سایر مسائل منطقه و عقب نشینی های ناگزیری از این دست، درنهایت حتی نتوانستند درمورد یک بیانیه پایانی به اجماع برسند و در نهایت این اجلاس بدون اعلام نتیجه مشخص به کار خود خاتمه داد. فارغ از این مسائل اما نکته ای که باید در بحث اجلاس سوچی و اهمیت این نشست سه جانبه مورد توجه قرار گیرد، این است که «سوچی» و 3 کشور حاضر در این اجلاس، موفق شدند ابتکار عملی را که پیش از این، در اختیار امریکا و برخی کشورهای اروپایی و عربی بود، از کنترل آنها خارج کرده و در اختیار 3 کشور ایران، روسیه و ترکیه قرار دهند. به بیان دیگر درحالی که امریکا و متحدانش در ابتدا به دنبال فراهم کردن شرایط برای دوره گذار در سوریه و کنار گذاشتن اسد بودند، اکنون پس از برگزاری چند دور از نشست های سه جانبه ایران، روسیه و ترکیه در سوچی، ناگزیر به تغییر مشی شده و همزمان این 3 کشور حاضر در اجلاس سوچی هستند که به سمت اهداف خود در سوریه که همانا تثبیت اوضاع، بازگرداندن امنیت به منطقه و جلوگیری از تنش و خشونت باشد، نزدیک شده و هر روز نیز به این مهم نزدیک تر می شوند. هم اکنون شرایط در سوریه کاملا تغییر کرده و با وجود کارشکنی هایی که از سوی ائتلاف به رهبری امریکا صورت گرفت، اجلاس سوچی و 3 کشور ایران، روسیه و ترکیه در مسیر تحقق اهداف خود در راستای بازگشت امنیت به منطقه حرکت می کند. نکته جالب توجه درباره همزمانی برگزاری اجلاس سوچی و نشست ورشو این است که زمانی امریکا و جمع قابل توجهی از متحدان اروپایی و عربی این کشور به دنبال جنگ افروزی در سوریه بوده و می خواستند اسد را سرنگون کنند، حالا در لهستان و البته در سطحی به مراتب نازل تر بدون همراهی قدرت های اروپایی و تنها به اتکای حمایت های مالی و سیاسی اسراییل و عربستان سعودی، سعی در ایجاد اجماع جهانی علیه ایران دارند و می خواهند به نحوی به براندازی حکومت ایران دست بزنند. در مقابل همان کشورهایی که در بحث سوریه، خواهان ثبات و امنیت بوده و هستند، اکنون نیز از همراهی با امریکایی ها در ورشو سر باز زده و به مخالفت از آن پرداختند. با این همه اما باید توجه داشته باشیم که عدم همراهی کامل جامعه جهانی، کشورهای اروپایی و حتی برخی کشورهای منطقه خاورمیانه با ایالات متحده و همراهی شان با حمایت های رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی در نقشه ای که علیه ایران دارند، نباید باعث بی توجهی ما به اهمیت و میزان تاثیرگذاری اجلاس ورشو شود. ما باید اجلاس ورشو را جدی گرفته و با آن واقع بینانه برخورد کنیم. باید توجه داشته باشیم که ائتلاف به رهبری امریکا که اگرچه حتی موفق به صدور بیانیه نشد و بسیاری از متحدان غربی اش را نیز در مقابل خود دید اما همین که برخی کشورهای عربی کنار نتانیاهو نشسته و صراحتا از عادی سازی روابط با اسراییل صحبت کردند، باید مورد توجه ما باشد و بدانیم که این ائتلاف، ضعیف یا قوی سعی در تغییر گفتمان در منطقه دارد و می خواهد به نحوی ایران را به عنوان خطر اصلی خود جایگزین رژیم صهیونیستی کند؛ نکته ای که باید در قبال آن هشیار باشیم.