آرشیو پنجشنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۷، شماره ۵۳۴۷
زندگی: سلامت
۱۴
روانشکافی

می ترسم همیشه مجرد بمانم!

دکتر مهرنوش دارینی

همان طور که برخی افراد از ازدواج کردن می ترسند، برخی دیگر نیز هستند که از تنها ماندن هراس دارند و به شدت مایلند حتما ازدواج کنند.

این که فردی «ترس از تنهایی» داشته باشد با «ترس از تنها شدن در آینده» متفاوت است و اگر کسی ترس دارد که مجرد بماند به این معنا نیست که لزوما نمی تواند تنها در یک مکان بماند، بلکه او می ترسد همواره مجرد باقی بماند و شانسی برای تشکیل زندگی نداشته باشد.

افرادی که این نوع ترس را دارند نشانه های اضطراب، افسردگی، وابستگی، کم طاقت بودن و عدم کنترل هیجان در آنها دیده می شود. همچنین علائمی مانند زود از کوره دررفتن، احساس سرخوردگی و اعتماد به نفس پایین نیز در آنها به چشم می خورد و بیشتر افکاری که در ذهن این افراد مرور می شود عبارت از:

ترس از این که خانواده یا اجتماع او را طرد کنند و به او ارزش ندهند.

ترس از این که به دلیل ازدواج نکردن آبرویش نزد هم سن و سال هایش برود.

اشتغالات ذهنی نسبت به این که ازدواج نکردن او مانع ازدواج خواهر یا برادرهای بعدی شود.

ترس از کم شدن معاشرت ها و پذیرفته نشدن در جمع هایی که زوج ها و خانواده ها حضور دارند.

ترس از بالا رفتن سن و کم شدن شانس ازدواج

ترس از برچسب ها و شوخی های منفی

این افکار باعث می شود فرد روز به روز بیشتر احساس ترس از مجرد ماندن داشته باشد و حتی با نادیده گرفتن اصول و ارزش ها و معیارهایش، تصمیم به ازدواج می گیرد.

این افراد هدفشان تنها نماندن در آینده است و بیشتر تصمیم گیری های آنها بر پایه هیجان است و کمتر تصمیم منطقی می گیرند. همچنین به رابطه هایی که ناهنجاری رفتاری در آن وجود دارد نیز ادامه می دهند و حتی به طرف مقابل باج می دهند تا آنها را رها نکنند.

این افراد نوعی وابستگی بیمارگون نسبت به طرف مقابل خود پیدا می کنند و حتی با این که آگاهند که رابطه آنها بیمارگون است، اما با سماجت به ارتباط خود ادامه می دهند و چنانچه نتوانند رابطه خودرا به سمت ازدواج سوق دهند، احساس ناکامی و شکست شدید می کنند.

برای درمان لازم است مداخلات نگرشی صورت گیرد و در سبک زندگی فرد تغییر ایجاد شود و در صورتی که علائم اختلال افسرده خویی وجود داشته باشد، مداخلات روانپزشکی نیز در کنار مداخلات روان شناختی توصیه می شود.