آرشیو سه‌شنبه ۲۸ اسفند ۱۳۹۷، شماره ۴۵۷۴
تاریخ و اقتصاد
۳۰

گاهشمار

صنعت نفت ملی شد

جنبش ملی شدن صنعت نفت دومین رویداد تاریخ معاصر ایران است که پس از انقلاب مشروطه، مردم را در اجماعی بزرگ در برابر شاه و قدرت های خارجی صاحب نفوذ در ایران قرار داد.

این جنبش در آغازین مرحله خود توانست اتحادی عظیم میان گروه ها و طبقات اجتماعی شهری پدید آورد؛ اما به سبب اختلافاتی که عمدتا با دست خارجی در آن پدید آمد در نهایت با تفرقه مواجه شد. جبهه ملی عصاره گروه های متفرقی بود که با هدفی مشترک یعنی «ملی کردن نفت ایران» گرد هم آمدند ولی نه راهکاری مشترک برای این طرح داشتند و نه آرمان هایی واحد برای ادامه فعالیت خود در نظر گرفته بودند. با این همه این جبهه تا زمان پیروزی هدف اولیه خود نقش مهمی در صحنه سیاسی ایران ایفا کرد. پاییز و زمستان 1329 مرحله اوج گیری نهضت ملی شدن نفت ایران است. با ملاقات آیت الله کاشانی و دکتر مصدق در آبان ماه توافق اصولی برای تشدید جنبش با هماهنگی جناح های ملی و مذهبی صورت گرفت. مردم تهران پس از اعلام رسمی ملی شدن نفت با تجمع در میدان بهارستان اقدام به نصب تصاویر دکتر مصدق رهبر جنبش بر سر در مجلس شورای ملی کردند.

میرزاآقاخان و سرقت خزانه دولتی

میرزاآقاخان نوری، (زاده: 1186) دومین صدراعظم ناصرالدین شاه قاجار 28 اسفند 1243 درگذشت. میرزاآقاخان نوری بعد از مرگ امیرکبیر در 10 آذر سال 1230ش به صدر اعظمی انتخاب شد و با درخواست ناصرالدین شاه قبل از عهده دار شدن صدارت با نوشتن نامه به وزیر مختار انگلیس در ایران، از تابعیت این کشور خارج شد. او با دو شرط این سمت را پذیرفت؛ اول اینکه امیرکبیر از میان برداشته شود و دوم اینکه اگر قصوری در امر وزارت از او سر زد جان او محفوظ باشد. ناصرالدین شاه هم با هر دو شرط او موافقت کرد.ابراهیم صفایی، در کتاب یکصد سند تاریخی درباره دستبرد میرزاآقاخان نوری به خزانه دولتی که دلیل برکناری او بوده، چنین سندی را به نقل از یک روزنامه چاپ در استانبول آورده است: « لکن می توان قبول کرد که آنچه در اوایل نوشته بودیم از قراری که معلوم می شود اکتفا به مواجب خود که یک میلیون فرانک باشد نکرده و از وجوه خزانه دولتی نیز هر سال شش میلیون برمی داشته است و در اوقات جنگ با انگلیس به همه ولایات اشتهار دادند که جهاد است و به این جهت دوازده میلیون فرانک از ایران جمع شده و ربع آن وجه داخل خزانه دولتی شد وسه قسمت دیگرش صرف جیب صدراعظم و متعلقانش شده و این است تفصیل حساب، گویا آنکه این مشاهدات عیان و حاجت به بیان نباشد.»