آرشیو دو‌شنبه ۲۶ فروردین ۱۳۹۸، شماره ۴۵۸۳
تاریخ و اقتصاد
۲۲
واکاوی

تحولات شرکت سهامی فرش

یکی از تحولات اداری شرکت سهامی فرش ایران این بود که در شهر صنعتی کرج واقع در شمال آن، ذوب آهنی وجود داشت که به شرکت جهت ایجاد کارخانه پشم شویی و ریسندگی واگذار کردند تا آن را راه اندازی کند. این کارخانه اولین واحد پشم شویی بود که از محل اعتباری کمک آمریکا مطابق اصل4 ترومن در سال 1333 به شرکت سهامی فرش ایران تحویل و به بهره برداری رسید که بعد کارخانه ریسندگی و رنگرزی به آن اضافه شد-مطالعات من از این جهت است که مدتی با حفظ سمت، مدیریت آن کارخانه را برعهده داشتم- این کارخانجات با ارائه بهترین نخ های پشم مصرفی، ضمن تهیه کلیه خامه های موردنیاز شرکت در تمامی ادوار از جمله سرت (سرتینگ) پشم، ریسندگی و رنگرزی مطابق معیارهای استاندارد در ایران و جهان از دیگر واحدهای تولیدی سفارش می پذیرفت.

در سال های 1340 الی 1350،زمان دکتر ارسنجانی وزیر وقت کشاورزی و تعاون، ماموریت من در آبادان و کرمان بود. شعبه آبادان که در حد یک اداره هم نبود و فقط یک فروشگاه سه دهنه داشت بر مبنای توسعه تجارت فرش دایر شده بود. دکتر حمید ذهبی مدیرعامل وقت از من انتظار فروش و سود بیشتر را در آنجا داشت، طی 7 سال با ارتباطی که با شرکت نفت و دیگر دست اندرکاران فرش حتی کلیمی های آنجا که تجارت خارجی فرش را در دست داشتند پیدا کردم، نمایشگاهی را دایر کردم که حاصل آن افزایش فروش فرش و ایجاد سوددهی بود به طوری که درآمد آنجا به پنج برابر افزایش یافت. در سال 1347، باز به دستور ایشان به کرمان منتقل شدم و ماموریت پیدا کردم که کارگاه های تعطیل شده توسط وزارت کار را احیا کنم و سروسامانی به کارگران و قالیبافان بدهم، چراکه در چارچوب وزارت کار قرار نمی گرفتند.

در آنجا آرشیوی تقریبا به وسعت چهل مترمربع درست کردم و تمام نقشه های آن زمان را که از شرکت های خارجی به جا مانده و تولید نمی شد، مرمت و به چرخه تولید درآوردم - که امروزه در آرشیو ملی ایران نگهداری می شود- نقشه های آن عهد کمپانی را به قالیبافان دادم و به نرخ بازار و قیمت منصفانه بعد از فروش قالی ها، 80 درصد از فروش را به آنان می دادم و 20 درصد را به حساب شرکت واریز می کردم. آن زمان فروش فرش ها توسط کارشناسان تهران صورت می گرفت و از آنجایی که محوریت فروش مشتری مداری بود سود خوبی حاصل می شد. چرخه فروش دیگر شرکت فروش از طریق اقساط به کارمندان دولت بود که چند ماهه از حقوق آنان کسر می شد و دایره وصولات آن را اخذ می کرد. در آنجا کارگاه متمرکزی دایر کردم که الگوی وزارت کار شد، آن زمان وزارت کار دستور داد که شرکت های دیگر کارگاه متمرکزی دایر کنند. من در آنجا ابتدا با سلاطین فرش مواجه بودم که خوشبختانه با حمایت استاندار وقت، «هوشنگ منتصبی» این موانع هم برطرف شد و آنان را به تهران منتقل کردند و دستور دادند من را نماینده کارفرمایان قرار دهند، خوشبختانه کلیه قالیبافان را با طرحی که در اختیار داشتم بیمه کردم.

به نقل از دوفصلنامه «تاریخ شفاهی»، شماره 6، این بخش از خاطرات محسن محسنی (زاده 1309 ش.) استخراج شده است. محسنی در سال 1339 ش. به استخدام شرکت سهامی فرش درآمد و تا دهه 60 در سمت های مختلف اداری و اجرایی این شرکت در چند شهر خدمت کرد.