آرشیو پنجشنبه ۲۲ فروردین ۱۳۹۸، شماره ۴۳۴۰
صفحه آخر
۱۶
تاکسی نوشت

فراموشی...

سروش صحت

تعطیلات عید تمام شد. دیروز؛ کمی یادم رفته بود که چهارشنبه است و سوار تاکسی نشدم. حوالی غروب مسوول صفحه زنگ زد و سراغ مطلب ستون را گرفت.

گفتم که فراموش کرده ام و این هفته نمی توانم مطلب بدهم. مسوول صفحه عصبانی شد و گفت: «چهار هفته تعطیل بودیم، همه چی یادت رفت؟»

دیدم راست می گوید. چه زود با یک تغییر، با یک وقفه، با یک چرخش چیزهایی که فکر می کنیم، خیلی برای مان مهم است، یادمان می رود. چه زود همه چیز را فراموش می کنیم، غم ها را، شادی ها را، شکست ها را، پیروزی ها را، آدم ها را، حرف ها را... حتما اگر راننده تاکسی اینجا بود، می گفت: «اینکه زود فراموش می کنیم هم خوب است و هم بد.» اگر مسافری جلو تاکسی نشسته بود، می گفت: «اما بیشتر خوب است» و اگر زنی روی صندلی عقب نشسته بود، می گفت: «اتفاقا، بیشتر بد است.» و راننده دوباره می گفت: «گفتم که هم خوب است و هم بد... ولی یادمان باشد که همه چیز را فراموش می کنیم...»

سعی می کنم از هفته آینده، چهارشنبه ها تاکسی سواری را فراموش نکنم و پنجشنبه ها ستون به موقع در جایش باشد.