آرشیو یک‌شنبه ۲۵ فروردین ۱۳۹۸، شماره ۴۳۴۲
صفحه آخر
۱۶
روشنایی های شب

شورش بی دلیل

حسن لطفی

هیچ شورشی بی دلیل نیست. اگر هم باشد از نوع شورش جوانان فیلم جذاب نیکلاس ری است که با بازی جیمز دین و ناتالی وود حدود شصت و چهار سال پیش برای اولین بار بر پرده سفید سینما افتاد. اینکه چرا بعد از سال ها به یاد آن فیلم افتاده ام، ربطی به جیمز دین جوانمرگ و نیکلاس ری خلاق ندارد. فیلم را هم جدیدا ندیده ام. دلیل نوشتن شورش به ظاهر بی دلیلی است که چند روز قبل در جریانش قرار گرفتم؛ البته خیال نکنید این شورش جنبه اجتماعی، سیاسی، قومی و قبیله ای داشت. شورش زنی جوان بود که... بگذارید از ابتدا شروع کنم و وقت تان را زیاد نگیرم. چند روز پیش هنگام عبور از کنار خانه یکی از اقوام نزدیک، پسر جوانش را دیدم که همراه با چند جوان پرشور دیگر با شادی و هیاهو اثاثیه منزلی را از کامیونی خالی و داخل خانه ای می بردند. فهمیدم جهیزیه همسر دوست شان است. عروس خانم هم که همان نزدیکی بود شاد و سرحال این طرف و آن طرف می رفت و مواظب وسایل زندگیش بود که به در و دیوار نخورد. دیدن آن شور و نشاط آن قدر شادم کرد که در خبرهای ناگواری که از این طرف و آن طرف می رسید و سوهان روحم بود، تجدید قوا کردم و با لبی خندان به خانه رفتم. چند روز بعد که پسر جوان فامیل را دیدم از دوستش و عروسی شان پرسیدم. شاید باورتان نشود. اثاث کشی تمام نشده حرف شوخی ای که از دهان مادر داماد بیرون می آید توسط مادر عروس جدی گرفته می شود و بحث از راه پله داخل خانه و از دو نفر به چند نفر می کشد. نتیجه این کشمکش ها به شورش بی دلیل عروس خانم ختم می شود و داماد می ماند و کارت های عروسی چاپ شده. در اینکه سرانجام کارشان به آشتی ختم می شود، شکی ندارم اما متاسفانه کشمکش و زدوخوردهای واقعی در واقعیت برخلاف سینما به هیچ وجه لحظات خوب و جذابی را نمی سازد. به خاطر همین باید مواظب حرف های مان باشیم. راستی به نظرتان در زندگی عادی چیزی به نام شورش بی دلیل معنا دارد؟