آرشیو پنجشنبه ۵ اردیبهشت ۱۳۹۸، شماره ۲۲۱۶۹
اخبار کشور
۳

دلی مهربان و نگاهی بصیر

پژمان کریمی

استاد فردی را باید در وهله نخست یک دردآشنا دانست و سپس نویسنده ای مصمم و سپس روزنامه نگاری بی قرار!

وی مسجد را پایگاهی فرهنگی و سنگری بزرگ در مقابل یورش و شبیخون فرهنگی یافته بود.

از این رو بود که تعدادی از جوانان مسلمان و مستعد و خوش قریحه را در کتابخانه مسجد جواد الائمه (ع)جمع کرد و آموزش داد. با این حرکت، قلم چند نویسنده را در مسیر ادبیات متعهدانه جهت بخشید و به سهم خود موجب باروری اندیشه ادبی و انقلابی شد.

او در مقطعی کانون نویسندگان «مسجدی» را پایه گذاشت که ادبیات سکولار و رویکرد شبه روشنفکری، فضای ادبی را به نفع خود مصادره کرده بود و قلم های نوجوی انقلابی را به انزوا رانده بود و سرکوب می کرد.

جناب فردی در مواجهه با کودکان، دغدغه مند ظاهر می شد و سال ها در میدان بزرگ نشریه کیهان بچه ها، سعی کرد آموزه ها و معارف دینی و شاخص های دشمن شناسی و چگونه مسلمان زیستن را در قالب داستان و شعر و یادداشت و... به نسل جدید و آینده ساز ارائه دهد.

استاد، همواره نگران آرمان های انقلاب اسلامی به سر برد. دوستی و دشمنی و اندوه و شادی وی، جملگی استوار به الگوهای دین الهی و انقلابی بود. به عبارتی؛ وجودش، زندگی اش و آرزوها و خواسته هایش در «انقلابی بودن» یا در مسیر انقلاب اسلامی گام زدن خلاصه می شد.

قلمش شیرین بود و لطیف. آرامش در نگاه ساده اش تموج داشت. ادب چشمه ای بود که در کلام و رفتارش جوشش داشت. در عین وقار، متین و متواضع مشی می کرد. همواره پنجره احساساتش رو به باغ زیبایی ها و امید و بالندگی گشوده بود. هیچ گاه دلواپس مادیات نبود و همه دغدغه هایش را رنگ آسمانی زده بود.

امیرحسین فردی به قلم های انقلابی اعتماد به نفس داد. قلم هایی که در نقشی بزرگ؛ صحنه ادبی کشور را از مصادره و استیلای قلم های بی درد و مردم گریز نجات دادند. فردی و تاثیر نگاه و قلمش را هنوز می توان در داستان های انقلاب و برآمده و بهره مند از فضیلت بصیرت رصد کرد و دریافت!

پنجم اردیبهشت برابر است با سالروز درگذشت امیر قافله ادبیات انقلاب، امیرحسین فردی! این نویسنده و روزنامه نگار ارجمند در سال 1392 در میان مخاطبان ادبیات، نامی دیگر یافت؛ نامی که واجد و یادآور ارزش های ادبیات انقلاب است.