آرشیو چهار‌شنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۸، شماره ۴۳۶۱
سیاست
۴

با سی سی تا بیست سی!

ضمن اینکه رخ دادن این دو حالت محتمل تر است. ولی حتی پیروزی هم معلوم نیست که نتایج مطلوبی داشته باشد. چرا؟ به این دلیل که تحولات اجتماعی و سیاسی را در عمل و فقط به مبارزه سیاسی و کنش میدانی و خیابانی تقلیل می دهد. ضمن آنکه جنبش خیابانی، چنان فضای رمانتیک و خیالی ایجاد می کند که مشارکت کنندگان را از عقلانیت ابزاری به کلی دور می کند و در نتیجه به وضعیت هایی تن خواهند داد که پیش از جنبش خیابانی به مخلیه آنان هم خطور نمی کند. جنبش خیابانی که به سرعت تبدیل به تقابل و شورش می شود ساختار کنش سیاسی را به کلی تغییر می دهد و در ساختار جدید عاملان و کنشگران، پوسته ای از عاملیت را خواهند داشت و در هسته، اسیر و تابع ساختار جدید مبارزه هستند.

بهار عربی تجربه بسیار خوبی برای الگوهای گوناگون این جنبش های خیابانی بود که در ابتدا همه ناظران را به وجد آورده بود. ولی نتیجه آن همه امید و آرزو چه شد؟

در تونس که موفق ترین آنها تلقی می شود، یک مقام رژیم گذشته در سن پیری به ریاست جمهوری رسید تا بلکه قدری از التهابات کم شود و شرایط ثبات پیدا کند. خب اگر قرار به این بود که احتمالا با یک حرکت آرام نیز این اتفاق رخ دادنی بود.

در لیبی، خیابان تبدیل به میدان جنگ شد و پس از 7 سال چیز چندانی از آن جامعه باقی نمانده است. حالا باید ژنرال حفتر از کهنه افسران قذافی درصدد جارو کردن بقایای زباله ها سیاسی و اجتماعی این جنبش عمومی باشد.

در مصر که آن همه تلفات داد، یک ژنرال رفت و در نهایت ژنرال سیسی آمد تا پس از کودتا و سوار شدن بر انتخابات با همین ابزار تا 11 سال دیگر یعنی سال 2030 نیز دوره ریاست جمهوری خود را تمدید کند.

وضع یمن و سوریه فاجعه بارتر از آن است که نیاز به توضیح باشد. پیش تر هم نتیجه این جنبش در الجزایر و سودان حکومت های نظامی پادشاهی! دیده شده بود. همه اینها با جنبش خیابانی آغاز شده است. اجازه دهید درباره سرنوشت حرکت های خیابانی در ایران سخنی گفته نشود که موجب کدورت خواهد شد!