حجم باشکوهی از شعر
حالا که به قول نیما «غربال به دستان» تاریخ شعر معاصر اندک اندک از راه می رسند و داشته های شعر ایران را می کاوند و محک می زنند، برای مان روشن است که یدالله رویایی را باید از بالانشینان و ماندگاران این عرصه دانست.
شاعری با نبوغی غبطه برانگیز و ذهنی به شدت پویا و آفرینشگر که خیلی زود هم در تئوری و هم در عمل تکلیف خودش را با مفهومی که از زیبایی شناسی و معیارهای خلاقیت در ذهن داشت، روشن کرد.
رویایی با بیانیه شعر حجم نشان داد که تا چه حد دوراندیش و از زمانه خود پیش است و بعدها، هر چند پیروان ارتودکس چندانی نداشت، اما هم در حیطه نظریه پردازی و هم در اقلیم سرایش، تاثیر بزرگی بر شعر ایران برجای نهاد.
طی این سالیان دراز هم ثابت کرد فدایی شعر است و فقط سنگ خودش را به سینه نمی زند. او در قامت یک روشنفکر واقعی کوشید گفتمان هایی نو در متن شعر ایران پدید بیاورد و نگرش نوین برگرفته از فلسفه قاره غربی را با شهود و استعلای کلاسیک ادب فارسی پیوند بزند و تنافرها و تناقض ها را به حداقل برساند.رویایی در مقام یک منتقد و شارح شعر مدرن ایران معرف نام های بسیاری هم بود؛ نام هایی که اگر نام رویایی قیم و حامی شان نبود، شاید هرگز به گوش مان نمی خوردند. شعر ایران حق ندارد این کنش های آوانگارد و مستمر او را از یاد ببرد. او زخم ها و نکوهش ها و تهمت ها را تاب آورد و کار کرد و کار کرد. رویایی از معدود چهره های شعر امروز است، از آموختن و آموزاندن مداوم نترسیده و هر چه سن و سالش فزونی یافته، جای محافظه کار شدن، بر جسارت و تجربه گرایی خویش افزوده است.
از اینها گذشته او حجم باشکوهی از شعرهای خود در ادبیات معاصر ایران بر جای نهاده که هنوز ظرفیت تماشا دارد. راه دیالوگ با نظریات و اشعار رویایی هنوز باز است. هنوز می شود «هفتاد سنگ قبر» و «لبریخته هایش» را ورق زد و با شعرهایش بده بستانی اندیشه ورزانه داشت. سایه خودش و شعرش مستدام باشد بر سر ما؛ که حضور چنین سایه هایی اشباح رند و دروغین شعر امروز ایران را می تواند فراری دهد.