آرشیو یک‌شنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۸، شماره ۵۳۸۷
صفحه آخر
۲۰
مقطع حساس کنونی

داستان چرچیل و خط ویژه و کدخدا

امید مهدی نژاد

در بحبوحه جنگ جهانی دوم، در روزهایی که انگلستان زیر بمباران شدید آلمان ها قرار داشت، دولتمردان انگلستان تصمیم گرفتند جلسه ای فوق العاده مهم برگزار کنند تا پس از بحث و تبادل نظر و همفکری به این نتیجه برسند که در برابر نیروهای متحد چه گلی به سر خود بگیرند. چرچیل نخست وزیر انگلستان که مشغله های فراوانی در اداره کشور و جنگ داشت، چند دقیقه مانده به شروع جلسه راننده خود را صدا کرد و به او گفت در سریع ترین زمان ممکن او را به محل جلسه برساند. راننده چرچیل، اتومبیل را آتش کرد و گازش را گرفت و راه افتاد. در راه به خیابانی رسیدند که ورودممنوع بود، اما در آن خط ویژه بی آرتی قرار داشت. راننده گفت: اگر از خط ویژه برویم پنج دقیقه دیگر می رسیم، اما اگر بیندازیم در خیابان شکسپیر دوتا چراغ داریم که همیشه خدا پشتش ترافیک است و 15 الی 20 دقیقه دیگر می رسیم.

چرچیل گفت: همین را برو. راننده اتومبیل را به داخل خط ویژه هدایت کرد و مجدد گازش را گرفت. در میانه مسیر یک افسر راهنمایی و رانندگی که برگ های جریمه اش را نیز در دست گرفته بود، راه اتومبیل را بست و آن را متوقف کرد. راننده سرش را از شیشه بیرون آورد و گفت: جناب سروان، ایشان نخست وزیر انگلستان است و باید فورا به جلسه ای مهم و محرمانه با حضور کلیه سران برسد. جناب سروان نگاهی به داخل اتومبیل کرد و به چرچیل ادای احترام نمود و گفت: هم ایشان را می شناسم و هم قوانین راهنمایی و رانندگی را و هم وظیفه خودم را. لطفا دور بزنید و مسیری را که آمده اید برگردید.

چرچیل به راننده دستور داد دور بزند. سپس سیگار برگش را روشن کرد و گفت: ما در جنگ پیروز می شویم. راننده پرسید: چرا جناب چرچیل؟ چرچیل گفت: چون به رغم بمباران سنگین دشمن، در خیابان های لندن قانون حاکم است. به این ترتیب چرچیل به جلسه محرمانه سران نرسید و سران نتوانستند در برابر حملات آلمان ها ترتیب خاصی اتخاذ کنند و انگلستان در آستانه انهدام کامل قرار گرفت، تا آن که آمریکایی ها وارد جنگ شدند و معادله جنگ به سود متفقین تغییر کرد. هم اکنون آمریکا به خاطر نقش تاثیرگذارش در به پایان رساندن جنگ جهانی دوم، کدخدای اروپاست و در برخی خیابان های انگلستان نیز کماکان قانون حاکم است.