آرشیو دو‌شنبه ۱۳ خرداد ۱۳۹۸، شماره ۳۴۴۳
ادبیات
۹
شیرازه

زندگی و شعر بیژن جلالی

شرق: «بیژن جلالی، شعرهایش و دل ما» عنوان کتابی است از کامیار عابدی که آن طور که از عنوانش هم برمی آید، به بیژن جلالی و جهان شعری اش مربوط است. بیژن جلالی که در سال 1306 متولد شد و در سال 1378 از دنیا رفت، از آغاز دهه چهل به بعد به انتشار شعرهایش پرداخت و بعد از مدتی شعر او به عنوان یکی از نمونه های درخور توجه شعر سپید یا منثور در ایران شناخته شد.

«بیژن جلالی، شعرهایش و دل ما» کتابی است که درواقع توسط کامیار عابدی تالیف و گردآوری شده است. عابدی در این کتاب علاوه بر آنکه شرحی دقیق از زندگی جلالی ارائه کرده، به شناخت و تحلیل شعرهای او نیز پرداخته است. عابدی در بخشی از متن ابتدایی کتاب با عنوان پیش سخن درباره دشواری تحلیل شعر عابدی نوشته: «طبقه بندی شمار درخور توجهی از شاعران در سیر شعر فارسی دوره تجدد چندان دشوار نیست. در شعر این دوره، هم به لحاظ تاریخی، هم از نظر محتوا و هم از حیث ساختارهای زبانی و شکلی می توان شاعران را با حفظ ویژگی های سبک فردی به یکی، دو گروه شناخته شده نزدیک دانست؛ اما هنگامی که به شعرهای ساده، دلپذیر و ظریف بیژن جلالی می رسیم، چنین تحلیلی بسیار دشوار می شود. درواقع، قرار دادن بیژن جلالی در هریک از گروه های شناخته شده شعری ممتنع است. شاید این کتاب را بتوان پاسخی به این دشواری و امتناع دانست. در بخش دوم، کوشش تحلیلگر آن بوده که فضای فکری، ادبی و فرهنگی شعر او، تا حد امکان با دقت تحلیل و بررسی شده است».

کتاب در هفت بخش با این عناوین تدوین شده: «چشم اندازی از زندگی»، «تحلیل ها و بررسی شعرها»، «نمونه هایی از زیباترین سروده ها»، «نمونه هایی از تامل های فکری و ادبی»، «یادبودها: نثر»، «یادبودها: شعر» و «در آیینه آرا». در پایان کتاب نیز کتاب شناسی جلالی آمده است. در بخش اول کتاب زندگی بیژن جلالی بررسی شده و به نوع پیوند او با دایی اش، صادق هدایت، نیز پرداخته شده است. بخش اعظم این زندگی نامه، حاصل گفت وگوی مکتوب و مفصل عابدی در مهرماه 1376 با این شاعر است.

بخش دوم کتاب به جهان شعری جلالی مربوط است و در اینجا شعر و زمینه های فکری و ادبی جلالی مورد توجه قرار گرفته است. بخش بعدی کتاب گزیده ای از اشعار جلالی است و بخش چهارم به تامل های فکری و ادبی جلالی اختصاص دارد و البته از آنجا که او چندان اهل مقاله نویسی نبوده، بخش غالب این بخش از میان گفت وگوهای به جا مانده از او استخراج شده است. عابدی در جایی از متن ابتدایی کتاب به این نکته اشاره کرده که جلالی اگرچه «شاعری بود اندیشه ورز»؛ اما علاقه ای به تالیف و ترجمه در زمینه های مورد علاقه اش نداشت و از این رو برای یافتن ایده های او درباره شعر و موضوعات گوناگون باید به گفت وگوهای صورت گرفته با او رجوع کرد. در بخش پنجم، تعدادی از مقاله های زندگی نامه ای درباره بیژن جلالی به قلم دوستان و آشنایان او آورده شده است. عابدی درباره اینکه به چه علت بخش زیادی از این کتاب به زندگی نامه جلالی اختصاص یافته، نوشته: «دلیل اصلی هم این است که صاحب این قلم در سال های پایانی زندگی این شاعر، یکی از دوستان نزدیک او به شمار می رفت: سلوک انسانی گسترده، پرتو نگاه آرام و تجلی روح شاعرانه جلالی از جمله ویژگی هایی است که هیچ گاه از یاد نخواهیم برد». بخش ششم کتاب شامل شعرهایی است که دیگران به یاد جلالی سروده اند. در بخش پایانی کتاب نیز نظر عده ای از شاعران و منتقدان درباره شعر جلالی آورده شده است. در این بخش نوشته های کسانی چون منوچهر آتشی، احمدرضا احمدی، رضا براهنی، نجف دریابندری، نصرت رحمانی، فروغ فرخزاد، نادر نادرپور و... دیده می شود. در بخشی از نظر نادر نادرپور درباره شعر جلالی می خوانیم: «شعر بیژن جلالی همچون صدای کسی است که با خود حرف می زند، با خود زمزمه می کند و برای دل خود آواز می خواند. بی آنکه یقین داشته باشم، گویا این مطلب را از خود او شنیده ام که اغلب اشعارش را هنگام قدم زدن و راه رفتن، بر مقوای قوطی سیگار یا بر صفحه ای از تقویم جیبی خود نگاشته است. چنین کسی از هیچ بابت، ادعایی ندارد و نمی تواند داشته باشد. نه می تواند ادعا کند که زبانی خاص آفریده است... نه می تواند بگوید که شیوه ای مخصوص آفریده است... و نه می تواند ندا در دهد که ایهاالناس، پیامی برای شما دارم. با همه سادگی و سهولتی که در کلام بیژن جلالی هست، اندوخته غنی او از فرهنگ ایران و جهان و آشنایی او با فلسفه های کهن هندی و آریایی و نیز بصیرتی که در کار شعر امروز فرنگی دارد، سبب شده است که در شیار کشتزاران سبز و خرم شعرش، دانه هایی نیرومند از حکمت و معرفت بشری بارور شود...».