آرشیو سه‌شنبه ۱۱ تیر ۱۳۹۸، شماره ۳۴۶۴
اندیشه
۸

در جست وجوی زندگی خوب

از افلاطون به این سو فیلسوفان با پرسش هایی درباره عدالت و برابری، ارزش هایی که جامعه را ثبات می بخشد و نحوه مشارکت مردم در اداره جامعه درگیر بودند. چگونه بهترین وضعیت می تواند رخ دهد؟ چه نوع حکومتی احتمالا چیزهایی را که ما نیاز داریم و می خواهیم، محقق می کند؟ این پرسش ها اساس فلسفه سیاسی را تشکیل می دهد. فلسفه سیاسی با اصول و ارزش های پایه که اساس زندگی سیاسی را تشکیل می دهد، سروکار دارد. فلسفه سیاسی می پرسد: «بهترین روش سازماندهی جامعه که اجازه می دهد همه شهروندان از زندگی خوب بهره مند شوند چیست؟». فلسفه سیاسی تلاش می کند میان میل به آزادی در مقابل نیاز به عدالت، یا حق هر فرد - خواه مرد یا زن - برای پیشرفت اقتصادی در مقابل تمایل به انصاف و داشتن دغدغه تهیدستان جامعه توازن برقرار کند.

کتاب «فهم فلسفه سیاسی» نوشته مل تامپسون یک راهنمای مختصر و مفید برای فهم مهم ترین اندیشه ها و ایده های تاریخ فلسفه سیاسی با زبانی ساده و در نسبت با اساسی ترین وجوه زندگی اجتماعی بشر معاصر است. در این کتاب اندیشه های برجسته ترین فلاسفه سیاسی از یونان باستان تا دوران معاصر، از افلاطون و ارسطو تا هانا آرنت و برتراند راسل در نسبت با مسائل بنیادینی مانند عدالت، آزادی، جنگ و صلح و... مطرح شده است.

فلسفه سیاسی با علم سیاست تفاوت دارد. موضوع سیاست نحوه کار ماشین دولت است که اساس وجود آن سازماندهی زندگی مردم برای رسیدن به اهداف اساسی بزرگی مانند آزادی و انصاف و عدالت است. این اهداف اساسی و بزرگ موضوع فلسفه سیاسی هستند؛ اما این بدین معنا نیست که فلسفه سیاسی ربطی به امور روزمره سیاست ندارد، چراکه دیدگاه ها و کنش های سیاست مداران با ایده های مبنایی مطرح شده در فلسفه سیاسی پیوند عمیقی دارد و مدام به این ایده ها و مفاهیم ارجاع داده می شود. فلسفه سیاسی ذاتا شاخه ای از اخلاق است. وقتی می گوییم فلانی به لحاظ اخلاقی خوب است، می دانیم که منظور چیست و فرضمان این است که او در زندگی شخصی و مواجهه با دیگران به اصول اخلاقی پایبند است، اما در جایی که عمل یک ملت مورد نظر باشد، شناسایی اصولی که زندگی خوب یا رفتار خوب یک ملت را تعیین می کند، موضوع فلسفه سیاسی است.

در سیاست بحث ها عموما با واقعیت ها آغاز می شود، اما به سرعت به بررسی ارزش ها می رسد. واقعیت ها ممکن است در کتاب های علوم سیاسی، جامعه شناسی یا اقتصاد بیان شوند؛ اما برای سنجش این واقعیت ها باید به هنجارها و ارزش هایی توجه کرد که معیار قضاوت سیاست اند. ارزش های اخلاقی و ایده های بنیادی درباره اینکه جامعه به چه شیوه ای باید اداره شود، شالوده بحث سیاسی و حکومت را می افکند. فلسفه سیاسی ابزار اصلی برای شکل بخشی به آن ایده های سیاسی و ارزش هاست.

در کتاب «فهم فلسفه سیاسی» مل تامپسون برای طرح مسائل اساسی فلسفه سیاسی، سراغ اندیشه های فیلسوفان سیاسی گذشته رفته و از نظریات افلاطون و ارسطو درباره عدالت و مفهوم زندگی خوب در یونان باستان تا نظریه دولت مقتدر هابز و نظریه تفکیک قوای لاک و مونتسکیو را بررسی کرده است. تامپسون معتقد است «وقتی ما در حال تمرین فلسفه سیاسی هستیم، نیاز داریم بین اندیشمندان بزرگ و تلاش های گذشته و جهان کنونی و معضلات سیاسی آن رفت و برگشت کنیم». او معتقد است وقتی هنوز در جامعه ما معضل نسبت حقوق افراد و حفظ مصلحت و امنیت حکومت حل نشده باقی مانده است، ناگزیریم به اندیشه های فیلسوفانی مانند ماکیاولی رجوع کنیم تا با بازخوانی یا رد اندیشه هایشان بتوانیم راهی برای حل مسائل خودمان پیدا کنیم.

کتاب «فهم فلسفه سیاسی» 10 فصل دارد. فصل اول آن مقدمه ای در باب مفهوم فلسفه سیاسی و مسائل آن است. فصل دوم و سوم به دو دوره وسیع تاریخی می پردازد. دوره نخست از یونان باستان تا رنسانس و دوره دوم تحولات سده های هفدهم و هجدهم یعنی قرارداد اجتماعی و فایده گرایی را دربر می گیرد. فصل چهارم ایده ها و ایدئولوژی هایی شامل کمونیسم، سوسیالیسم، لیبرالیسم، محافظه کاری و... را بررسی می کند که در سده بیستم مسلط شدند؛ اما ریشه های آنها را به قرن نوزدهم و پیش از آن برمی گرداند. البته ازآنجا که فلسفه سیاسی با مفاهیم کلیدی سروکار دارد، در فصل های پنجم، ششم و هفتم به برابری و انصاف و سپس به آزادی و نهایتا حقوق، عدالت و قانون نظر می افکند. توضیح این مفاهیم و دیدن شیوه ارتباط آنها با یکدیگر برای درک بهتر این موضوع کاملا اساسی است؛ اما دو چشم انداز هست که باید به آن توجه خاصی کرد: نخست جایگاه زنان در جامعه. بیشتر اندیشمندان در تاریخ فلسفه سیاسی مرد بوده اند و بر زندگی سیاسی تسلط داشته اند؛ بنابراین چشم اندازی ناظر به حقوق زنان ضرورت دارد. چشم انداز دوم تصدیق می کند که بسیاری ملت ها اکنون چندفرهنگی اند؛ برخی به واسطه مهاجرت، اما عموما به واسطه تاثیر جهانی تجارت و ارتباطات. چگونه در جامعه ای که ارزش های فرهنگی متنوع وجود دارد، انصاف و احترام برای افراد محقق می شود؟ آیا اقلیت های قومی باید سنت های خود را داشته باشند یا باید خود را با یک هنجار ملی هماهنگ کنند؟ پدیده شدیدا غم انگیز پاک سازی قومی در یک سر طیف پاسخ ها به این پرسش قرار دارد. این موضوعات محور فصل هشتم را تشکیل می دهند. در فصل های نهم و دهم کتاب موقعیت هر دولت - ملت را در دنیای شرکت های چندملیتی، بازارهای جهانی و تهدیدات جهانی بررسی می کند. دولت های مستقل دیگر مثل گذشته مستقل نیستند. تهدیدها، خواه از جانب تروریسم و جنگ، خواه به خاطر تغییرات جوی، هیچ مرز ملی ای را در امان نمی گذارد. سرانجام کتاب به برخی ملاحظات و اندیشه ها درباره آینده فلسفه سیاسی ختم می شود و طیفی از پیشنهادها برای مطالعه بیشتر از جمله فهرستی از متن های کلاسیک را ارائه می دهد.