آرشیو پنجشنبه ۲۰ تیر ۱۳۹۸، شماره ۷۱۰۴
صفحه آخر
۱۶
عکس نوشت

یادداشت و عکس اختصاصی محمود کلاری در ستایش ناصر تقوایی

اواخر تابستان 67 روستای ماسوله پشت صحنه «ای ایران»

در این خانه قدیمی دکور مدرسه ساخته شده بود و صحنه های کلاس موسیقی و ادبیات و اتاق مدیر را در اینجا فیلمبرداری می کردیم. این ایوان چوبی آفتابی رو به جایی بود برای لحظه های خالی بین کار؛ محلی برای تنهایی و خلوت ناصر تقوایی. این همان ایوانی بود که مدتی بعد با دلهره و لکنت خبر مرگ برادر ناصر را در کویت به او دادیم. همه انتظار داشتیم کار حداقل برای چند روزی تعطیل شود و برای مراسم به تهران بیاییم. ناصر بعد از شنیدن خبر، سیگاری روشن کرد و چند قدمی در طول ایوان از ما دور شد. روی لبه ایوان نشست و سرش را به تیرک چوبی تکیه داد و بعد از مکثی کوتاه زیرلب گفت: «فردا صحنه سلمانی را فیلمبرداری می کنیم».