آرشیو چهارشنبه ۱۲ تیر ۱۳۹۸، شماره ۳۴۶۵
صفحه اول
۱
سرمقاله

ترامپ و دور دوم انتخابات آمریکا

دکتر فریدون مجلسی (تحلیلگر روابط بین الملل)

پرسشی که با نزدیک شدن مبارزات انتخاباتی 2020 آمریکا درباره موضع ترامپ نسبت به ایران مطرح است، این است که با توجه به اولویت مسائل داخلی برای رای دهندگان آمریکایی، آیا ترامپ برای انتخابات دور دوم ریاست جمهوری خود بیشتر روی فضای داخلی آمریکا متمرکز خواهد شد و ممکن است موقتا توجه به مسئله ایران را کنار بگذارد؟

گرچه اولویت مسائل داخلی سنتی آمریکایی است؛ اما ترامپ با بهره مندی از لابی های اسرائیل و عربستان و امکانات مالی و تبلیغاتی آنان و آماده بودن زمینه های داخلی از لحاظ مبانی حمایت آمریکا از اسرائیل که به کمک جامعه قدرتمند یهودیان نفوذ بسیاری در عرصه های مالی و رسانه ای آمریکا دارند، مسیر مشخصی را دنبال کرد. او از آغاز مبارزات انتخاباتی دور اول خود، ضمن تعهدات مالی و تعرفه ای و ضدیت با مهاجرت که حمایت داخلی طبقات کارگری و فرودست آمریکا را به خود جلب کرد، با بهره مندی از به حداکثر رساندن موج ایران هراسی که سفرهای نتانیاهو به واشنگتن با دورزدن اوباما و مراجعه مستقیم به پارلمان و سخنرانی های نمایشی به آن کمک می کرد، لزوم برخورد با جمهوری اسلامی را در جامعه آمریکا به امری ناموسی و داخلی بدل کرد. این تبلیغات در سال گذشته تشدید و منجر به تحریم های فزاینده اقتصادی علیه ایران شد و به طوری که شاهدیم، اجرای این تحریم ها را به اغلب کشورها و جامعه جهانی نیز تحمیل کرده است. تبلیغات ضدایرانی ترامپ که در دروغ پردازی کم نظیر است؛ حتی تشکیل و هدایت گروه های تروریستی القاعده به رهبری بن لادن و طالبان و داعش را هم به ایران نسبت داد. در حالی که می دانیم آمریکا با بهره گیری از تعصبات وهابی بن لادن، مهندس تحصیل کرده در ماساچوست، با کمک مالی عربستان گروه القاعده را از داوطلبان جهادی عرب و ملیت های دیگر در زمان حضور شوروی در افغانستان تشکیل داد و تجهیز کرد و به افغانستان فرستاد. بعدها که شر آن گروه دامن گیر آمریکا شد و فاجعه ویرانی برج های تجارت جهانی را در نیویورک به بار آورد، خانم کلینتون گفت «اشتباه ما این بود که بعد از وادار شدن شوروی به خروج از افغانستان که موجب فروپاشی آن نظام شد، دستان خود را شستیم و القاعده را به حال خود رها کردیم» و طالبان را نیز عربستان و سازمان اطلاعات ارتش پاکستان برای سلطه پشتون های اغلب پاکستانی و علیه اکثریت فارسی زبان افغانستان بعد از فروپاشی دولت کمونیستی برای جنگ با دولت های جهادی به آنجا فرستادند. داعش نیز ادغامی نظامی میان وهابیون القاعده و بقایای ارتش بعثی بود که همگی در تعصب ضدشیعی و ضدایرانی شریک بودند. به این ترتیب جای تعجب نیست اگر همین روزها قتل خاشقجی را هم به گردن ایران بیندازند. اکنون هم تبلیغات ضدایرانی با توسل به ماجرای مشکوک انفجار نفت کش ها در بندر فجیره و دریای عمان به اوج خود رسیده است. جالب اینکه در ماجرای ساقط کردن پهپاد جاسوسی آمریکایی بر فراز آب های ساحلی ایران، ادعا کردند این پهپاد بر فراز آب های بین المللی بوده است. یک مهندس ایرانی با محاسبات ساده مثلثاتی ثابت کرد که با موشک با برد تئوریک

27 هزار متر، هدف گیری پهپادی در ارتفاع 25 هزار متری حداکثر در 10 کیلومتری ساحل امکان پذیر است و در ماورای آن نیاز به برد بسیار بیشتری دارد. شاید به همین دلیل آشکار آمریکایی ها بعدا استدلال خودشان را عوض کردند و گفتند فضای بالای آب ساحلی بین المللی تلقی می شود و ادعای خسارت هم می کنند! به این ترتیب ایران را نزد توده های آمریکایی که اغلب نمی دانند ایران در کجای دنیا قرار دارد، چنان به عنوان خصم بزرگ و خطرناک آن کشور جا انداخته اند که دیگر نمی توان این مسئله را از امور داخلی آن کشور جدا دانست.

تبلیغات درباره بهبود وضع اقتصادی آمریکا بر اثر سیاست تعرفه ها، ضدیت با مهاجرت، بازگشایی معادن زغال سنگ و فراهم کردن اشتغال بیشتر که هنوز با تبلیغ و جنجال ادامه دارد نیز می تواند در جلب آرای فرودستان برای ترامپ موثر باشد. تصور نمی رود حزب جمهوری خواه با وجود نارضایتی های رفتاری و شخصیتی از ترامپ نامزدی او را تمدید نکند؛ اما نزد طبقات با فرهنگ بالاتر و اقلیت های قومی و ملیتی که گرایش بیشتری به دموکرات ها دارند و در دور گذشته به دلیل کمبود کاریزما و محبوبیت خانم کلینتون از شرکت در انتخابات خودداری کردند و اجازه دادند ترامپ با آرای کمتر در کالج انتخاباتی رای بیشتری کسب کند، این بار که جو بایدن، معاون پیشین اوباما، وارد دور شده و به موجب نظرسنجی های حزبی با فاصله زیاد در صدر رقابت حزب دموکرات قرار دارد، می تواند مشارکت و آرای بیشتری کسب کند و کسانی که در دور پیش از شرکت در انتخابات خودداری کردند نیز با نگرانی از تجدید انتخاب ترامپ پای صندوق های رای خواهند رفت. درباره ترامپ وضعیت برعکس است و به ویژه در شرایطی که موضوع محدودکردن اختیارات او برای جنگ با ایران در سنا نیز مطرح بود، احتمال دارد گروه بیشتری از جمهوری خواهان که از تزلزل شخصیت و خودکامگی های او رنجیده اند، از رای دادن به او خودداری کنند. البته در میان کاندیداهای دموکرات، سندرز به نوبه خود از خوش نامی و محبوبیت برخوردار است؛ اما تمایلات سوسیال دموکرات او برای جامعه محافظه کار آمریکا هنوز جا نیفتاده و نگران کننده است و بالا بودن سن او نیز مطرح است. تصور می شود در پایان از بایدن میانه رو حمایت کند. جو بایدن و ترامپ نیز هر دو در سنین بالای 70 هستند که برای بایدن احتمال بیشتری دارد که با گزینش شریک انتخاباتی جوان تر بتواند تیم مقبول تری به میدان بیاورد؛ اما تاثیرگذاری انتخابات آینده آمریکا در مسئله ایران بستگی به این دارد که ایران تا چه اندازه نرمش یا تمایل به تعامل به خرج دهد. ترامپ نیز اعلام کرده عجله ای برای مذاکره ندارد و شرایط کنونی محاصره و تحریم فرسایشی مطلوب آمریکاست. در صورت تغییر در ریاست جمهوری آمریکا و انتخاب بایدن هم کار تمام نیست. حل مسائل فی مابین برای یک بار هم که شده، نیازمند اجماع داخلی در ایران برای گفت وگو و حل مسائل است.