با استاد علامه آیت الله شهید مرتضی مطهری
و من که افتخار شاگردی مرحوم مطهری را داشته و دارم و اگرچه خویشتن را به رغم آن که سال های متمادی در محضر درس ایشان حضور می یافتم و به تتلمذ نزد آن بزرگوار مباهی بودم در خور آن نمی دانم که مرا به عنوان یکی از شاگردانشان برشمارند، آری من از این جریان درس فراوانی آموختم؛ لذا برای اجرای فرمان و دستور استاد مطهری چه در محیط دانشکده و چه در خارج محیط آن کاملا مطیع و منقاد بوده و خود را در برابر امر ایشان احیانا به اصطلاح به آب و آتش می زدم، که این مطلب خواهان گزارش حوادثی است که این مختصر را گنجور آن نمی بینیم؛ به همین جهت عجالتا از ذکر آن ها صرف نظر کرده و به فرصتی دگر می سپارم. یکی دو تن از دانشجویان این کلاس بهائی بودند و در آن روز، و کمابیش در روزهایی بعد از آن به ایجاد سر و صدا و هرج و مرج بیش از همه دامن می زدند؛ اما با وجهه ای که از نظر علمی میان دانشجویان کسب کردم این دو را بعدها سر جایشان نشاندم، و کلاسی آرام را پشت سر گذاشتم، و سال ها در این دانشکده فقه را تدریس می کردم (هفته ای دو تا چهار ساعت) و در خلال آن من که خود گرفتار بیراهه بودم و هستم شمار درخور توجهی از دانشجویان را به راه آورده که کاملا روح دینی در آنانی پدید آمد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.