هنرهای تعاملی و آموزش دانشگاهی بررسی برنامه درسی رشته هنرهای تعاملی مدرسه هنر منچستر بر اساس رویکرد شناختی
مقاله حاضر به بررسی آموزش دانشگاهی هنرهای تعاملی از منظر یکی از رویکردهای آموزشی تعامل محور، یعنی علوم شناختی می پردازد. بر اساس فرضیه تحقیق، تعاملی بودن این رشته مستلزم روش های تعاملی آموزش، بالاخص روش شناختی است. هدف این پژوهش جست وجوی روش های تدریس و یادگیری، و اصول و اهداف آموزشی در آموزش هنرهای تعاملی (در یک نمونه موفق) است تا در مقایسه با یکی از رویکردهای تعاملی آموزش (رویکرد شناختی) مورد مقایسه و تطبیق قرار گیرد. نمونه های مورد مطالعه شامل 1) برنامه درسی رشته هنرهای تعاملی مدرسه هنر منچستر دانشگاه متروپولیتن (به دلیل باسابقه بودن دانشگاه ؛ جامع بودن برنامه درسی و رویکرد آموزشی که به ادعای برنامه ریزان درسی در تقابل رویکردهای سنتی است) و 2) رویکرد علوم شناختی در آموزش (به دلیل اهمیت و ارجحیت محور تعامل و جنبه های نوآورانه در آن) است. مقاله حاضر به این پرسش ها پاسخ می دهدکه آموزش دانشگاهی هنرهای تعاملی از چه روش هایی استفاده می کند؟ آموزش شناختی به عنوان رویکردی تعامل محور چه راهبردهایی را برای آموزش معرفی می کند و جایگاه و ارتباط آن با آموزش هنرهای تعاملی چیست؟ در این تحقیق از روش تحلیلی تطبیقی بهره گرفته شد و در مقایسه و مطالعه 24 راهبرد استخراج شده از روش تدریس شناختی، با 21 راهبرد از برنامه درسی مدرسه هنر منچستر، 17 مورد مشترک بودند و 4 مورد تنها مختص رویکرد شناختی و7 مورد ویژه مدرسه هنر منچستر بود. رهیافت تحقیق به همسویی و هم پوشانی یک رویکرد آموزشی تعامل محور با روش های تدریس و آموزش رشته هنرهای تعاملی و ضرورت استفاده از روش های تعاملی نظام آموزشی برای آموزش هنر تعاملی منجر شد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.