اثر تلفیقی چند قارچ کش سنتتیک با چند عامل بیولوژیک در کنترل مرگ گیاهچه ریزوکتونیایی پنبه
قارچ بیمارگر Rhizoctonia solani یکی از بیمارگرهای خاک زاد مهم است که دارای دامنه میزبانی وسیعی بوده و باعث مرگ گیاهچه یا پوسیدگی طوقه و ریشه در گیاهان میزبان می شود. استفاده از چند عامل کنترل در مدیریت تلفیقی آفات و بیماری ها به عنوان یکی از روش های کارآمد در کنترل عوامل بیمارگر توصیه شده است که اهمیت آن به خصوص در بحث مدیریت مقاومت به سموم متداول بسیار زیاد است. در این بررسی، مقادیر EC50 و EC25 سه قارچ کش زینب، کاپتان و کربوکسین تیرام و دو عامل بیوکنترلی Pseudomonas fluorescens 73 و Trichoderma harzianum T22 در شرایط آزمایشگاهی و گلخانه ای علیه بیمارگر Rhizoctonia solani در بیماری مرگ گیاهچه پنبه مورد بررسی قرار گرفت. در بین قارچ کش های مورد بررسی، کربوکسین تیرام با EC50 معادل ppm 05/0 در مقایسه با زینب و کاپتان در کنترل بیمارگر موثرتر بود. در اختلاط قارچ کش های شیمیایی با آنتاگونیست T. harzianum T22 بیشترین میزان بازدارندگی مربوط به ترکیب مقادیر EC50آنتاگونیست با قارچ کش کربوکسین تیرام بود (75%). همچنین در اختلاط قارچ کش ها با باکتری آنتاگونیست P. fluorescens 73 نیز بیشترین بازدارندگی مربوط به ترکیب تیماری مقادیرEC50 و EC25 باکتری آنتاگونیست با قارچ کش کاپتان به دست آمد (هر دو 75%). در مطالعات گلخانه ای که تاثیر عوامل کنترلی به صورت انفرادی و در ترکیب با یکدیگر مورد بررسی قرار گرفته بودند، بیشترین کنترل در شاهد مثبت و EC50 قارچ کش ها در ترکیب با T. harzianum T22 و P. fluorescens 73 مشاهده شد. در این بررسی مشخص شد که تلفیق روش های کنترل در مدیریت این بیماری، نتیجه قابل قبولی در شرایط آزمایشگاهی دارد و در گلخانه نیز با این روش مدیریت تلفیقی، امکان کنترل بیماری پوسیدگی رایزوکتونیایی ریشه پنبه افزایش می یابد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.