کانون روایت در مثنوی
کانون روایت در تحلیل توانمندی ها و شگردهایی که داستانپرداز برای شکل دادن به حکایتهای خویش از آنها بهره گرفته، اهمیت فراوان دارد تا جایی که هرگونه ایجاد تغییردرکانون روایت، سبب ایجاد تمایز و تغییر درجریان اصلی داستان و حتی موضوع آن می شود. به علاوه، ما هیچ گاه در داستان با رخدادهای خام سر و کار نداریم، بلکه با رخدادهایی روبه رو می شویم که به شیوه ای خاص بازنمایی شده و از کانون ویژه ای به آنها نگریسته شده است. گوناگونی کانونهای دید و شکلهای مختلف ارتباط راوی با کانون ساز و زاویه دید در مثنوی چنان جذاب و آگاهانه صورت گرفته است که تحلیل آن می تواند گوشه هایی از نبوغ مولانا را درآفریدن اثری فرا زمانی و فرامکانی به نمایش بگذارد. این مقاله که به شیوه سند کاوی نگاشته شده است، سعی دارد گونه های مختلف کانون دید را با تکیه بر داستان «دقوقی» بررسی کند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.