نظریه بسیج منابع و تبیین کنش جمعی در قیام سی تیر سال 1331
دوران دوازده ساله پس از سقوط رضا شاه در فاصله های 1320 تا 1332 ه.ش ، عرصه نزاع میان مدعیان سیاسی از اقشار و طبقات گوناگون و چالش بر سر منابع قدرت در فضایی جدید بود.فعالین طبقه متوسط در چهار چوب جنبش کاریزمایی سال های 1328 تا 1332 ه.ش ،برای نخستین بار در تاریخ معاصر ایران،قدرت را در جامعه سیاسی(polity)از دیگر مدعیان که بیشتر خاستکاه طبقاتی بالا و یا اشرافی داشتند،گرفته و به انحصار خود در آوردند.عمده ترین و اصلی ترین منبع اعمال قدرت کنش گران این طبقه،بسیج جمعیت توده وار و کنش جمعی در شهرها به شکل اعتصاب ها،تظاهرات و شورش های خیابانی بود.سرانجام در کنش جمعی سی تیر این مدعیان توانستند با انحصار قدرت جامعه سیاسی،مدعیان مخالف خود،اعم از دربار و کنش گران طبقات بالا را به حاشیه برانند.پیروزی جنبش کارایزمایی سی ام تیر در دوره ای اتومیک،حاصل گسستی اجتماعی بود که ضمن به قدرت بر کشیدن گروه های طبقه متوسط ،تعریف"منزلت اجتماعی" مدعیان را نیز به چالش می کشید.بدین گونه در عرصه سیاسی ،قواعد بازی نخبه گرایانه را از بین برده و در شرایط فقدان نهادهای مدنی نیروند"کاریزمای پیشوا"و "اراده عمومی" را جایگزین ان می شاخت.در این پژوهش با استفاده از "نظریه بسیج منابع"چارلز تیلی و روش پژوهش"زمینه یاب"،ریشه های اجتماعی و سیاسی کنش جمعی سی ام تیر بررسی خواهد شد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.