تحلیلی روانشناسانه از داستان سیاوش بر مبنای الگوی ساختار ذهن فروید
آرای فروید در حوزه روانکاوی تاثیری شگرف بر هنر و ادبیات نهاد و موجب ظهور نقد روانشناسانه شد. نظریه های «ناخودآگاه فردی» و «ساختار ذهن و روان انسان» از برجستهترین دستاوردهای فکری این متفکر بود. بر اساس این نظریهها، ساختار ذهن انسان دارای سه بخش عمده است: نهاد، من و فرامن. هرکدام از این بخشها نیز مظهر بخشی از دنیای پیچیده ذهن و وجود آدمی هستند. شخصیتهای اصلی داستان سیاوش قابلیت انطباق با این سه بخش را دارند و کنشهای این سه میتواند از منظری تاویلی، معرف کارکردهای اجزای ساختار ذهن باشد؛ سودابه مظهر نهاد، سیاوش معرف فرامن و کاووس نماینده من. از منظری دیگر میتوان گرسیوز را معادل نهاد، سیاوش را مظهر فرامن و افراسیاب (و در بعدی دیگر پیران) را نماینده من به شمار آورد. این پژوهش به تحلیل داستان سیاوش بر مبنای این رویکرد اختصاص دارد.
فروید ، روانکاوی ، سختار ذهن ، شاهنامه ، داستان سیاوش
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.