بررسی و تحلیل غزلی از مولانا با رویکرد نشانه شناسی
نشانه شناسی به عنوان رویکردی جدید در نقد ادبی، برای تحلیل آثار مختلف به کار می رود و در پنجاه سال گذشته (1964) برای تحلیل متون گوناگون محل رجوع منتقدان ادبی بوده است. این نوع تحلیل با توجه به گستره آن در دانش های مختلف و متون گوناگون به کار رفته که در این میان شعر و متون خلاقه به دلیل بهره گیری از نشانه های ویژه بیشتر محل تامل بوده است. با این توجه باید گفت که تحلیل نشانه شناختی شعر (شعر نو و کلاسیک) زمینه ساز خوانشی نو از آن می شود و درک بهتر متون ادبی را در پی دارد. در پژوهش حاضر سعی می شود یکی از غزل های مولانا جلال الدین محمد بلخی انتخاب و نشانه های ادبی و عرفانی موجود در آن تحلیل و رابطه ی میان دال ها و مدلول ها (دلالت) نشان داده شود. برای این منظور ابتدا نشانه شناسی ادبی معرفی گردیده و سپس غزلی از کلیات شمس، براساس این رویکرد تجزیه و تحلیل شده است. روش پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی است و داده ها با استفاده از تکنیک «تحلیل محتوا» تحلیل شده است. بررسی تحلیلی این غزل ها با توجه به دانش نشانه شناسی نشان می دهد که مولانا، واژه ها (نشانه ها) را در معنای قراردادی آنها به کار نمی گیرد؛ بلکه برخی را در معنای عرفانی و برخی را در معنای ادبی به کار می برد. در این غزل ده بیتی، بیست و یک نشانه ادبی و یازده نشانه عرفانی شناسایی و تحلیل شده است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.